تصویر نامه آقای ملکی پور به هنرمند ارزشمند آقای عابدینی سرپرست انجمن خوشنویسان شعبه آبیک
روی آن کلیک کنید
هنوز مطلب استقبال بی نظیر هنرمندان در شهرستان آبیک روی صفحه اول همین سایت مزید بر معانی والائی است
امثال این نشستها و محافل تخصصی هنری را ما زیاد از این شعبه سراغ داریم
هنرمندان به نامی را ما در این شعبه سراغ داریم که هنرشان زبانزد خاص و عام است
اساتید و هنرمندان زیادی را سراغ داریم که قدردان زحمات ارزشمند هنرمند گرامی و فرهیخته جناب آقای عابدینی هستند .
در سفری که بنده به شهرستان آبیک داشتم هنرجوهای آن شعبه با بنده صحبت که می نمودند همه از زحمات ایشان سخن به میان می آوردند و قدردان این بزرگوار بودند .
آقای دائی جان . . . .
چرا پس ازگذشت 3 ماه از ارسال اوراق امتحانی حال از خواب آشفته و پریشان خود بیدار گشته و به خاطر آورده اید .
من هر چه می خواهم سکوت اختیار کنم و از خلافها و هتاکیها و تهمتها و . . . . این کوته نظران سخنی نگویم و یا مطالبشان را درج نکنم باز می بینم که تنشان می خارد شاید به قول پزشک دربار (جهانگير خان دولو) در سریال قهوه تلخ ایشان سردیشان کرده .
آقایان معزول و معلوم الحال ، خود بنگرید چه کسانی محبوبیتشان را از دست داده اند ؟ اگر استاد امیر خانی و شورایعالی محبوبیتشان را از دست داده اند شما که باید شاد باشید ولی شاهد چیز دیگری است
شاید به همین خاطر شما کاخ و منصب خود را سست و از دست رفته یافته اید با دیدن و شنیدن اخبار فعالیتهای بیشمار این شعبه کوچک ، و هراسی بر تن شما افتاده که خواب و خوراک را بر شما حرام کرده که خدای ناکرده شعبات دیگر از این فعالیتها نکنند و از آنها نیاموزند چگونگی خدمت به هنر را ، قدرشناسی را و ارج نهادن به ساحت بزرگان و ولی نعمتان این هنر را
این همه شعبه ، دست رد به سینه شما زده اند و می زنند باز سرتان را بالا نگه می دارید برای چه ؟ شاید حساسیت پیدا کرده اید ؟ یا شاید سرما خورده اید و می ترسید سرتان را پائین نگه دارید ؟ به شما پیشنهاد می کنم قرص ( آنتی هیستامین ) مصرف کنید شاید جواب دهد
اینها همه درد است و فشار ، هر هفته دهها شعبه امثال اینها دست رد بر سینه شما می زنند .
شما چرا می خواهید بر روی کشتی که به غصب بر روی آن نشسته اید ، زیر خود را سوراخ کنید شایدعلتش این است اوضاع جسمیتان مساعدنیست و از اطرافیان خود خجالت می کشید ؟ ، پیشنهاد می کنم چائی همراه با نبات مصرف کنید !!!
چرا روی گوشت و پوست تن خود صور قبیحه می کشید می دانید که روزی در درگاه حضرت حق باید پاسخگو باشید
آقای دائی جان . . . .
کارهای خلاف شما دیگر از حد گذشته و نمی توان بر شمرد باید به صورت فله ای از کنار آنها گذشت و بخشود اما تا به کی ؟؟
2 مورد قدیمی تر را جهت رفع خستگی بیان می کنم شاید مقداری شرمنده شوید
اول اینکه در شعبه دزاشیب شما اجازه نمی دهید از ساختمان قدیمی آن بنا کسی عکس بگیرد حتی در کنارش به صورت یادگاری ، که خدای ناکرده فلاش و نور دوربین به دیوارها آسیب برساند و بنا را نابود کند ولی به دستور شخص شما یک بنر یکی دو متری را با 10 میخ فولای که خود شاهد آن بودم چنان بر آن دیوارهای قدیمی می زدید که انگار قرار است دزدان آن را بربایند و یک ساعت وقت چند کلاس آموزشی را از بین بردید با ایجاد سر و صدا ، مگر چه داخل آن نوشته بود؟ و یا چه چیز مهمی بود ؟ تبریک استادی آقای محمدی سرایدار آن ساختمان که شما به ایشان داده بودید ؟؟
خدا را شکر بنده همان روز تصاویر این عملیات مفتخرانه شما را ثبت و ضبط نمودم و تقدیم می کنم به جامعه هنری
دوم اینکه شما به تعداد معلومی مدرک استادی دادید و با افتخار آن لیست را در تابلوی اعلانات شعبه دزاشیب نصب نمودید تا اینکه استاد ساعتچی فرمودند نیازی به اعطای مدرک از ناحیه شما ندارند و اسم ایشان را حذف کنید از آن لیست .
شما نیز که انگار قند در دلتان آب شده باشد و در دلتان عروسی بر پا شد که عقده سالیان گذشته را تخلیه کنید و عجالتا رفتید داخل تابلوی اعلانات نام مبارک ایشان را با ماژیک خط خطی نمودید من هنرجو مانده ام این یعنی چه ؟
این است ادب شما ؟ چرا مجدد تایپ نکردید الحمدلله با کمبود کارمند که مواجه نبودید ما هنرجوها چه درسی بایداز این کار شما می گرفتیم خود بگوئید این بچه بازیها یعنی چه ؟
تصاویر این مطلب را نیز بنده ثبت و ضیط نمودم که تقدیم شما عزیزان می کنم
اگر بنده مقداری تند صحبت کردم از تمامی بینندگان عزیز و جامعه فهیم و فرهیخته و معتقد و مومن عزیز و بزرگوار عذر خواهی می کنم بر خود لازم دیدم و اینکه بزرگان ما حجب و حیایشان اجازه نمی دهد پاسخ این سخیفان را بدهند و شان آنها اجل از این معنی است ولی ما به عنوان یک هنرجوی کمترین باید به هدف والا که همانا کمک به فرهنگ و هنر این کشور عزیز است بیاندیشیم و در همه مراتب و امورات خود تلاشمان را مضاعف کنیم و همت بگماریم تا آینده گان ما مسیر بر آنها هموار گردد و این میراث گرانبها که حاصل تلاش دهها ساله و یا نیم قرن تجربه این مجموعه وزین و فرهنگی است و ودیعه ای در دستان ماست را به خوبی وبا پر و بال بیشتر به آیندگانمان بسپاریم .
جامعه خوشنویسی ما گلستان می شود همه برادر و دوست می شوند این برای شما و ما هنرجوها بد است ؟
آیا به نفع و مصالح کشور است یا ضرر ؟
شما نیز با این قافله خدمت و محبت همسو شوید ، همراه شوید ، راه باز است ، عطوفت بزرگان ما مثال زدنی است آنها مانند شما کینه و عداوت ندارند به دشمنان و بدخواهان خود نیز محبت می کنند .
آن بزرگواران در همان نشست تخصصی آبیک حدود 3 ساعت میکروفون در دستان آنها بود و جمعیت حاضر ، ولی کلامی و سخنی دون شان هنر نگفتند و فقط به نشر این هنر همت گماردند ولی ایادی شما در یکی از شعب سرافراز این کشور نمی گویم این بزرگان را چه خطاب نمود ولی می گویم که حامیان استاد امیر خانی را تعدادی بوزینه خطاب نمود که دور ایشان جمعند و . . .
حر بنزد شاهدین و عابدین در شهرشام
هردو مهمانند اما این کجا و آن کجا
دست از این نامه های هتاکانه بر دارید
جامعه هنری ایران به امثال آقای عابدینی که در ایران کم هم نیستند می بالد و افتخار می کند و ایشان را از خود می داند و خود را از ایشان کارنامه درخشان ایشان برای ما درس است .
عزیزی
مطلبی نیز دوست عزیزم و هنرمند گرامی پیرامون نامه آقای ملکی پور در وبلاگ وزینشان درج نموده اند که خالی از لطف نیست
البته نامه آقای ملکی پور به جناب آقای عابدینی را بنده از وبلاگ ایشان برداشتم در این مورد از ایشان سپاسگذارم
برای مراجعه به وبلاگ ایشان روی تصویر زیر کلیک نمائید
جناب آقای مصطفی عابدینی عزیز و بزرگوار
این نامه برای شما سند افتخاری است بر افتخارات دیگرتان
این کسب عنوان قهرمانی و پیروزی را به شما و شورای محترم و اعضای گرامی و مدرسان ارجمندشعبه تان
صمیمانه تبریک عرض می نمائیم
مدیریت و پرسنل سایت آثار هنرمندان ایران
لطفا با نظرات ارزشمند خود ما را یاری فرمائید
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید