...................................................................................................................................................................
.........................................................................................................................
اسماعیل رشوند: اوایل آذر ماه نمایشگاهی از آثار اخیر استاد نستعلیق جواد بختیاری در کنار آثاری از سالهای کذشته وی در گالری هنر بر پا بود. آثار اخیر این هنرمند که اغلب رقم 1389 را بر خود داشت در سالن اول سینه آویز دیوار بود و در سالن دوم آثار سالهای پیشش خودنمایی می کرد.این نوشته می کوشد آثار اخیر استاد بختیاری را بر رسی کرده وکیفیت هنری این آثار را با تجزیه و تحلیل دقیق نقد کند.اما پیش از هرچیز لازم است در مورد نقد آثار هنری نکته ای بیان شود تا پیشاپیش از قضاوتهای سنتی و سلیقه ای پیشگیری شده و نقد در مسیری روشن راهی به روشنای آگاهی بگشاید.
می توان اینگونه عنوان کرد که: نقد هنری رویکردی مثبت است بدانچه در خود آگاه و ناخود آگاه شخصی هنرمند اتفاق افتاده ودر هیئت آثار هنری به ظهور رسیده و عینیت یافته است ونیز آنچه در ذهن کاوشکر منتقد میگذرد وهمچنین آنچه در نگاه مخاطب نهفته است .
به بیان ساده تر, نقد هنری, تلاشی مثبت است که با هدف ارتقائ اطلاعات مخاطبان از ماهیت وسبک آثار هنری, تبیین شده و نیز با کشف ارزشهای هنری و کاستیهای احتمالی آثار, خالق آثار را بیش از پیش به محاسن و معایب آثارش آگاه ساخته نهایتا با ایجاد انگیزه های فزونتر هنرمند را به افرینش آثاری ارجمندتر رهنمون می سازد .
برای نیل به چنین هدفی در نقد می باید منتقد به دور از سلایق شخصی با تکیه بر مولفه های پذیرفته شده ومستدل, بر اساس ملاکها و معیارهای مشخص و مدون رشته مربوطه, به نقد بنشیند .
آنچه در اغلب موارد از نقد به اذهان عمومی متبادر می شود نوعی عیب جویی و موشکافی منفی و اشکال تراشانه است. در حالیکه به عکس, نقد هنری رویکردی مثبت است که با تاکید بر نکات مثبت و برجسته کردن ارزشهای هنری آثار می کوشد در عین حال که کاستی ها و نواقص را بیان می کند از طریق ترغیب هنرمند و افزایش اطلاعات در مخاطب به ارتقائ کیفیت هنر مدد رساند.
دربین شیوه های متعدد نقد هنری,شیوه نقد فنی که بر اساس آنالیز آثار صورت می پذیرد بیش از شیوه های دیگر در جوامع هنری و محافل صاحبنظران حیطه هنر مقبول افتاده است چرا که در این شیوه, آثار بر اساس دانش بصری و مبانی هنرهای تجسمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و از شیوه های ستایش گرایانه و نکوهش گرایانه که هردو به یک اندازه مخرب است فاصله می گیرد.
نقد حاضر ترکیبی است از نقد فنی آثار ونقد تحلیلی سیر هنری جواد بختیاری . از آنجا که برای دستیابی به نقدی جامع نمی توان آثار هنری را بطور مجرد وبدون در نظر گرفتن سبک و سیاق وسیر هنری خالق آثار مورد تجزیه و تحلیل وارزیابی قرار داد لذا در این نوشته سیر هنری استاد بختیاری و ویژگیهای نگاه شخصی ایشان نیز بر رسی و نقد شده است.
نمایشگاه اخیر استاد جواد بختیاری در 2 سالن خانه هنر به نمایش در آمده بود.
این نمایشگاه در سالن اول 14 اثر اخیر ایشان را سینه آویز دیوار داشت. و در سالن دوم 20 اثراز آثار پیشین وی گردن آویز دیوار نگار خانه بود.
بر رسی آثار این دو سالن برای بینندگان و نیز صاحبنظران این امکان را فراهم می آورد که تحولات احتمالی ایشان را در سالهای اخیر ببینند و در یابند. بی گمان برای منتقدان فرصتی مناسب برای بررسی آثار پیشین و امروز بختیاری و ارائه تحلیلی نسبتا دقیق است. .
با این مقدمه به بررسی و تجزیه و تحلیل و نقد آثار این هنرمند معاصر و آثار اخیرش می پردازیم.
مرحله اول: توصیف( مطالعه بصری):
1- در سالن اول 14 اثرکه با تکنیک رنگ روغن بر روی بوم اجرا شده به دیوار نشسته که اغلب مربوط به سال 1389 می باشد.
2- تمامی آثار به خط نستعلیق است ( جز یک اثر).
3- در تمامی آثار وفاداری محض به فرمهای کلاسیک خوشنویسی رعایت شده است.
4- در تمامی آثار متون به کار گرفته شده از قابلیت خوانایی برخوردارند.
5- در تمامی آثار مرز بین زمینه و فرمهای خوشنویسی به روشنی قابل تفکیکند.
6- رنگهای قرمز ,طلایی,آبی,بنفش و سیاه بیشترین رنگهای به کار گرفته شده در آثار هستند.
7- در تمامی آثار هنرمند اصرار داشته است که متن در عین حال که خوانایی متون را حفظ می کند تا حد امکان دارای ترکیب بندی هنرمندانه و نو باشد.
8- اغلب آثار در اندازه های متوسط(حدود 1 متر مربع) بوده و با کلافهای نسبتا ساده و مناسبی قاب شده است.
9- در تمامی آثار فرمهای خوشنویسی و کلمات به طرز استادانه اجرا شده است.
مرحله دوم: تجزیه و تحلیل:
1- در اولین نگاه به آثار اخیر بختیاری می توان به سادگی تفاوتهای اساسی مابین آثار پیشین وی را با آثار جدیدش در یافت.
آثار پیشین وی تلفیقی از نقاشی و خط است به بیان ساده تر وی نقاشی و خط را کنار هم آورده است. یعنی می توان نام" نقاشی و خط" را در آثار پیشینش به کار برد . (تصویر 1)
به بیان ساده تر, نقد هنری, تلاشی مثبت است که با هدف ارتقائ اطلاعات مخاطبان از ماهیت وسبک آثار هنری, تبیین شده و نیز با کشف ارزشهای هنری و کاستیهای احتمالی آثار, خالق آثار را بیش از پیش به محاسن و معایب آثارش آگاه ساخته نهایتا با ایجاد انگیزه های فزونتر هنرمند را به افرینش آثاری ارجمندتر رهنمون می سازد .
برای نیل به چنین هدفی در نقد می باید منتقد به دور از سلایق شخصی با تکیه بر مولفه های پذیرفته شده ومستدل, بر اساس ملاکها و معیارهای مشخص و مدون رشته مربوطه, به نقد بنشیند .
آنچه در اغلب موارد از نقد به اذهان عمومی متبادر می شود نوعی عیب جویی و موشکافی منفی و اشکال تراشانه است. در حالیکه به عکس, نقد هنری رویکردی مثبت است که با تاکید بر نکات مثبت و برجسته کردن ارزشهای هنری آثار می کوشد در عین حال که کاستی ها و نواقص را بیان می کند از طریق ترغیب هنرمند و افزایش اطلاعات در مخاطب به ارتقائ کیفیت هنر مدد رساند.
دربین شیوه های متعدد نقد هنری,شیوه نقد فنی که بر اساس آنالیز آثار صورت می پذیرد بیش از شیوه های دیگر در جوامع هنری و محافل صاحبنظران حیطه هنر مقبول افتاده است چرا که در این شیوه, آثار بر اساس دانش بصری و مبانی هنرهای تجسمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و از شیوه های ستایش گرایانه و نکوهش گرایانه که هردو به یک اندازه مخرب است فاصله می گیرد.
نقد حاضر ترکیبی است از نقد فنی آثار ونقد تحلیلی سیر هنری جواد بختیاری . از آنجا که برای دستیابی به نقدی جامع نمی توان آثار هنری را بطور مجرد وبدون در نظر گرفتن سبک و سیاق وسیر هنری خالق آثار مورد تجزیه و تحلیل وارزیابی قرار داد لذا در این نوشته سیر هنری استاد بختیاری و ویژگیهای نگاه شخصی ایشان نیز بر رسی و نقد شده است.
نمایشگاه اخیر استاد جواد بختیاری در 2 سالن خانه هنر به نمایش در آمده بود.
این نمایشگاه در سالن اول 14 اثر اخیر ایشان را سینه آویز دیوار داشت. و در سالن دوم 20 اثراز آثار پیشین وی گردن آویز دیوار نگار خانه بود.
بر رسی آثار این دو سالن برای بینندگان و نیز صاحبنظران این امکان را فراهم می آورد که تحولات احتمالی ایشان را در سالهای اخیر ببینند و در یابند. بی گمان برای منتقدان فرصتی مناسب برای بررسی آثار پیشین و امروز بختیاری و ارائه تحلیلی نسبتا دقیق است. .
با این مقدمه به بررسی و تجزیه و تحلیل و نقد آثار این هنرمند معاصر و آثار اخیرش می پردازیم.
مرحله اول: توصیف( مطالعه بصری):
1- در سالن اول 14 اثرکه با تکنیک رنگ روغن بر روی بوم اجرا شده به دیوار نشسته که اغلب مربوط به سال 1389 می باشد.
2- تمامی آثار به خط نستعلیق است ( جز یک اثر).
3- در تمامی آثار وفاداری محض به فرمهای کلاسیک خوشنویسی رعایت شده است.
4- در تمامی آثار متون به کار گرفته شده از قابلیت خوانایی برخوردارند.
5- در تمامی آثار مرز بین زمینه و فرمهای خوشنویسی به روشنی قابل تفکیکند.
6- رنگهای قرمز ,طلایی,آبی,بنفش و سیاه بیشترین رنگهای به کار گرفته شده در آثار هستند.
7- در تمامی آثار هنرمند اصرار داشته است که متن در عین حال که خوانایی متون را حفظ می کند تا حد امکان دارای ترکیب بندی هنرمندانه و نو باشد.
8- اغلب آثار در اندازه های متوسط(حدود 1 متر مربع) بوده و با کلافهای نسبتا ساده و مناسبی قاب شده است.
9- در تمامی آثار فرمهای خوشنویسی و کلمات به طرز استادانه اجرا شده است.
مرحله دوم: تجزیه و تحلیل:
1- در اولین نگاه به آثار اخیر بختیاری می توان به سادگی تفاوتهای اساسی مابین آثار پیشین وی را با آثار جدیدش در یافت.
آثار پیشین وی تلفیقی از نقاشی و خط است به بیان ساده تر وی نقاشی و خط را کنار هم آورده است. یعنی می توان نام" نقاشی و خط" را در آثار پیشینش به کار برد . (تصویر 1)
.........................................................................................................................
.........................................................................................................................
اما در آثار اخیرش کوشیده است که با استفاده از بیان تجسمی فرمهای خوشنویسی به بیانی تجسمی و نقاشانه دست یابد و به بیان ساده تر آثار اخیرش در زمره " نقاشیخط" است.(تصویر 2).
.........................................................................................................................
.........................................................................................................................
این تفاوت اساسی بی تردید تحولی بسیار مهم در مسیر هنری بختیاری است. این تحول از اتفاقی خجسته در سیر و سلوک هنری وی خبر می دهد.
بی گمان بزرگترین خطری که هنرمندان را همواره تهدید می کند , "خود شیفتگی کاذب" و افراطی است که به ایست هنری و رکود و جمود می انجامد وبه تدریج توهم کاذب "اشباع در خود" وبی نیازی از یافتن راههای تازه بر هنرمند چیره می شود و او را از کشف مداوم خود باز میدارد. خوشبختانه بختیاری در نمایشگاه اخیرش نشان داد که از این دام هولناک جسته است.
2- بختیاری تاکید ویژه ای بر خوانا بودن متون آثارش دارد و این ویژگی از آنجا ناشی می شود که وی هنر خوشنویسی را" موسیقی کلام و فرم" می داند. (که البته نگاهی نا درست نیست اما باید پذیرفت که تنها نگاه درست هم نیست. هنر خوشنویسی می تواند موسیقی بی کلام فرم هم باشد همچون بسیاری از آثار ارجمند نقاشیخط معاصر که فارغ از خوانایی متن چون نگینی بر آثار هنرهای تجسمی معاصر امروز می درخشند) .
بختیاری خوشنویسی نوگراست واین اصرار در خوانایی متن, ترکیب بندی آزادنه فرمهای خوشنویسی را (که مهمترین و اصلی ترین مرحله نمایش خلاقیت در نقاشیخط است) از هنرمند ستانده در نتیجه محدوده خلاقیت را تنگتر کرده و فرآیند آفرینش آثار تجسمی فاخر را دشوارتر و گاه ناممکن می سازد.
به هر حال این اصرار به خوانایی متن در برخی موارد لطمه های اساسی به جنبه های هنری و تجسمی کل اثر وارد آورده است چنانکه در برخی آثار وحدت وهماهنگی فرم ها و رنگ ها وریتم را بهم ریخته است(تصویر 4و3).
.........................................................................................................................
.........................................................................................................................
وی می توانست در معدودی از آثار با صرف نظر از خوانایی متن از بروزچنین لطمه هایی اجتناب ورزد که در برخی موارد این چنین کرده و موفق بوده است. (تصویر 5) .
.........................................................................................................................
.........................................................................................................................
یا با تدابیری هنری ضمن رعایت خوانایی متن ,هماهنگی فرمها و رنگها را حفظ کرده وریتم کلی و نهایتا وحدت عناصر بصری اثر را در عین کثرت فراهم آورد (که در مواردی چنین تدبیری را بکار برده و ویژگی نقاشانه و هنری اثر را از قربانی شدن در پای خوانایی متن رهانیده است.) (تصویر 6).
.........................................................................................................................
.........................................................................................................................
هر خوشنویسی که در عرصه هنرهای تجسمی گام می نهد ناگزیر است که در مواردی خوانایی متن را قربانی بیان بصری و نقاشی ناب مسستتر در فرمهای خوشنویسی کند و گرنه هنرش و خود قربانی متن خواهد شد.نقاشی ناب و آبستره ای که در انواع خوشنویسی و از همه مهمتر نقاشی ناب ایرانی که در نستعلیق نهفته است سزاوار قربانی شدن در قربانگاه الفاظ نیست.
همیشه باید بدین نکته اندیشید که: حرکت در خط خطیر خط خطرناک است.
به عبارت ساده تر خوشنویسی متن و کلام و شعر, بسیار ساده و سهل است وهرگاه با تمرین و تکرار به مهارت در خوش نوشتن دست بیابی می توانی انواع متون را در صفحات زرین و الوان وچشم نواز بنویسی اما اگر در عرصه بیان بصری خوشنویسی گام می نهی می باید بسیار محتاطانه و آرام و اگاهانه گام برداری و جز به بیان بصری نیاندیشی .
3- یکی از ویژگیهای آثار اخیر بختیاری ایجاد سایه روشنها در کلمات با شیوه قلم زنی است که یاد آور تکنیک امپرسیونیست هاست,این تکنیک برای اولین بار در در نقاشیخط به کار رفته است.(تصویر 7).
.........................................................................................................................
.........................................................................................................................
4- بختیاری از آنجا که دانش آموخته نقاشی است در انتخاب و همنشینی رنگها از نگاه نقاشانه اش سود برده ودر اجرای فرمها که اغلب به خط نستعلیق است از امتیاز استادی و تبحرش در نستعلیق بهره جسته و این ویژگیها به آثارش اعتبار ویژه ای بخشیده است.( تصویر8).
.........................................................................................................................
.........................................................................................................................
مرحله سوم,تعبیر, ارزیابی و نتیجه گیری:آنچه از نمایشگاه اخیر بختیاری می توان نتیجه گیری کرد رویکرد بیش از پیش وی به جنبه های بصری و هنری خوشنویسی است . او از سالها پیش در یافت که می بایست سقف فلک خوشنویسی را شکافت و طرحی نو در انداخت .وی در یافت که دوران تعهد خوشنویسی بر اساس ضرورتی تاریخی در کتابت متون سپری شده است . سالهاست که دغدغه نوآوری او را دمی رها نکرده است و این نکته روشنترین خصیصه بختیاری است.
بختیاری دیر گاهیست که از تنگنای خوشنویسی سنتی , راهی روشن به خوشنویسی معاصر می جوید.. آنچه انکار ناپذیر است میل بی انتهایش به نو آوری است و این نکته که تا کنون بسیاری از خوشنویسان جوانتر را در این راه به طور مستقیم و غیر مستقم ترغیب کرده بسیار ارزشمند و قابل تامل است.( مجموعه طربنامه عشق, که سالها پیش منتشر شد تاثیر بسزایی در خوشنویسان جوان آن دوره بر جا نهاد).
در باز نگری سیر هنری بختیاری به روشنی در می یابیم که وی با تمام تعلق خاطرش به خوشنویسی کلاسیک همواره در جستجوی راهی نو برای بیان دنیای درونی اش بوده است.
بختیاری بی تردید از جمله استادان سطح بالای نستعلیق است که جسورانه در جستجوی بیانی نو در خوشنویسی معاصر کوشیده است و خواهد کوشید. چرا که به رفتن ویافتن می اندیشد و سکون و رکود را بر نمی تابد.
برای این استاد مسلم نستعلیق افقهای روشنتری را در عرصه نقاشیخط آرزو می کنم .
توضیح:
برای من همیشه بیوگرافی هنرمندانی که در موردشان نقد می نویسم مهم بوده است یکی از موارد قابل تاملی که در این مسیر یافته ام برایم بسیار جالب است که با مخاطبان صاحبنظر این نوشته در میان می گذارم وامیدوارم در مجالی فراخ در این مورد مطلبی مستقل بنویسم.
نقش استادان در نو آوری شاگردانشان بسیار مهم است . برای مثال اغلب خوشنویسان نوگرا و آوانگارد در خوشنویسی کلا سیک و نقاشیخط معاصر از شاگردان استاد حسین و استاد حسن هستند. هنرمندان بی همتایی همچون: رضا مافی ,امیرخانی ,احصایی ,اخوین,پیل آرام ,افجه ای , رسولی و...و در نسل دوم اغلب خوشنویسان نوگرا از شاگردان استاد امیرخانی هستند که با تمام تعلق خاطرشان به خوشنویسی کلاسیک همیشه دغدغه نو آوری داشته اند .البته این بدان معنی نیست که دیگر استادان خوشنویسی معاصر شاکردانی هنرمند و خلاق در محضر شان نپرورانده اند بدیهی است که بسیاری از خوشنویسان هنر مند و اند اما به هر حال تاثیر برخی استادان در خوشنویسی هنری و نقاشیخط معاصر بسیار رنگین تر است. این امر تاکیدی بر این واقعیت تاریخی است که نگاه خاص استادان می تواند موجبات پرورش شاگردانی خلاق را فراهم آورده و در نهایت تحولات عظیمی را در عرصه هنر خوشنویسی ونقاشیخط موجب شود.
بارها در مورد شیوه آموزش استاد حسین شنیده ام که به شاگردانش همواره گوشزد می کرد که خودشان باشند و سعی نکنند دقیقا مثل استاد بنویسند از چنین نگاه هنرمندانه ایست که استاد امیرخانی پدید می آید که میتواند در تنگنای محدود خوشنویسی سنتی به خلاقیت های گرانسنگی در فرم حروف و کلمات و کمپوزیسیون در کتابت و.. دست یابد . استاد مافی ظهور می کند که با تامل در سیاه مشقهای هنرمندانه میرزا غلامرضا ومیرحسین همگام با معدودی از خوشنویسان و نقاشان خلاق آن دوران نقاشیخط معاصر را پدید آورد.
هیچکدام از این دو هنرمند و هنرمندان بی همتایی چون پیل آرام,احصایی , اخوین ,افجه ای و رسولی کپی استادان بزرگوار خود نبودند از این رو همواره بر این باور بوده ام که بهترین شاگردان کم شباهت ترینشان به استادانشان هستد این واقعیت را می توان در نسل دوم خوشنویسان هنرمند نیز که هر کدام در عرصه خوشنویسی کلاسیک و نقاشیخط وزنه هایی گرانسنگ اند به روشنی مشاهده کرد .
برای من همیشه بیوگرافی هنرمندانی که در موردشان نقد می نویسم مهم بوده است یکی از موارد قابل تاملی که در این مسیر یافته ام برایم بسیار جالب است که با مخاطبان صاحبنظر این نوشته در میان می گذارم وامیدوارم در مجالی فراخ در این مورد مطلبی مستقل بنویسم.
نقش استادان در نو آوری شاگردانشان بسیار مهم است . برای مثال اغلب خوشنویسان نوگرا و آوانگارد در خوشنویسی کلا سیک و نقاشیخط معاصر از شاگردان استاد حسین و استاد حسن هستند. هنرمندان بی همتایی همچون: رضا مافی ,امیرخانی ,احصایی ,اخوین,پیل آرام ,افجه ای , رسولی و...و در نسل دوم اغلب خوشنویسان نوگرا از شاگردان استاد امیرخانی هستند که با تمام تعلق خاطرشان به خوشنویسی کلاسیک همیشه دغدغه نو آوری داشته اند .البته این بدان معنی نیست که دیگر استادان خوشنویسی معاصر شاکردانی هنرمند و خلاق در محضر شان نپرورانده اند بدیهی است که بسیاری از خوشنویسان هنر مند و اند اما به هر حال تاثیر برخی استادان در خوشنویسی هنری و نقاشیخط معاصر بسیار رنگین تر است. این امر تاکیدی بر این واقعیت تاریخی است که نگاه خاص استادان می تواند موجبات پرورش شاگردانی خلاق را فراهم آورده و در نهایت تحولات عظیمی را در عرصه هنر خوشنویسی ونقاشیخط موجب شود.
بارها در مورد شیوه آموزش استاد حسین شنیده ام که به شاگردانش همواره گوشزد می کرد که خودشان باشند و سعی نکنند دقیقا مثل استاد بنویسند از چنین نگاه هنرمندانه ایست که استاد امیرخانی پدید می آید که میتواند در تنگنای محدود خوشنویسی سنتی به خلاقیت های گرانسنگی در فرم حروف و کلمات و کمپوزیسیون در کتابت و.. دست یابد . استاد مافی ظهور می کند که با تامل در سیاه مشقهای هنرمندانه میرزا غلامرضا ومیرحسین همگام با معدودی از خوشنویسان و نقاشان خلاق آن دوران نقاشیخط معاصر را پدید آورد.
هیچکدام از این دو هنرمند و هنرمندان بی همتایی چون پیل آرام,احصایی , اخوین ,افجه ای و رسولی کپی استادان بزرگوار خود نبودند از این رو همواره بر این باور بوده ام که بهترین شاگردان کم شباهت ترینشان به استادانشان هستد این واقعیت را می توان در نسل دوم خوشنویسان هنرمند نیز که هر کدام در عرصه خوشنویسی کلاسیک و نقاشیخط وزنه هایی گرانسنگ اند به روشنی مشاهده کرد .
کالبد شکافی این مبحث می تواند الگو ها وشیوه های مناسبی را در نحوه آموزش خوشنویسی در آینده به ما ارائه دهد.
اسماعیل رشوند
دیماه 1389
...................................................................................................................................................................
.......................................................................................................................
...................................................................................................................................................................
لطفا با نظرات ارزشمند خود ما را یاری فرمائید
لطفا با نظرات ارزشمند خود ما را یاری فرمائید
مخصوص اعضای ویژه
توجه !
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید