گفتگوئی با استاد یدالله کابلی خوانساری
..............................................................................................................................
..............................................................................................................................
بسمه تعالی
- خیر مقدم عرض می کنم خدمت استاد کابلی وبه ایشان خوش آمد عرض می کنم . استاد کابلی معرف تمام هنرمندان کرمانشاه وایران هستند و چهره ای شناخته شده می باشند ، استاد علت این سعادت مردم کرمانشاه و حضور شما در این شهر چیست ؟
سلام عرض می کنم خدمت تمام عزیزانی که به نوعی با مقوله ی معرفت و بخصوص با هنر خوشنویسی - اين ودیعه ی الهی - در ارتباط هستند و افتخار دارم که بواسطه ارتباط نزديكم با هنرمندان و خوشنویسان سراسر کشور توانستم به دیار معرفت خیز و دیار مردان ، مردان و راستان تاریخ و فرهنگ و هنر کرمانشاه سفر کنم و همزمان با دیدار عزیزان و دُردانگان و نازنینانی که عمری دلباختگی و دلسوختگی را برای این هنر والا گذاشتند ، در مراسم افتتاح نمایشگاه هنرمند عزیز و ارزشمند دیار کرمانشاهان - جناب آقای رامین دارابی - نيز مشاركت داشته باشم و واقعا" این توفیقی است برای من که به هر حال از نزدیک می توانم بار دیگر با فضای فرهنگی و هنری و فعالیتهای گسترده ای که به نوعی در راستاي تداوم و میراثداری این هنر ارزنده و ارزشمند قرار دارد ، دیداری داشته باشم و از شما هم سپاسگزارم .
-از آنجایی که کار گروهی ما یعنی آموزشگاه خانه خورشید ، بیشتر حول محور آموزش می گردد . در واقع سوالهای ما هم حول و حوش همین قسمت از خوشنویسی است . مطلبی که در مورد خوشنویسی وجود دارد و خیلی مشخص و واضح است ، این است که در سالهای اخیر کودکان و نوجوانان ما کمتر به این هنر گرایش پیدا می کنند و من فکر می کنم که این ناشی از رخوت و کسالتی است که در این سالها بوجود آمده ، به طوری که ما هیچگونه چالش و افت و خیزی در خوشنویسی نمی بینیم . نظر شما در این زمینه چیست ؟
من معتقدم هنر به عنوان یک رویداد پر جذبه و نوعی گفتگوی توأمان دست و دل است و کشف و شهودي رازگونه از عالم والا در وجود انسان كه همواره آن جذابیت ها و مقبولیت های خودش را دارد . فرق هم نمی کند که در کدام گرایش و در كدام گوشه از عالم . هنر بعنوان رویدادی که مایه شعف و شادی است و پیام شور انگیز متفکران و فرزانگان تاریخ را به همراه دارد همواره جذاب است . علت سوال شما این است که بطور کلی بحث فعالیتها و گسترش فضاهای فرهنگی و هنری مملکت متاسفانه به نوعی با رکود مواجه شده و خصوصاً گرفتاریهای روزمره و مشکلات معیشتی و اقتصادی که همه ی مملکت در آن گرفتار آمده ، به نظرم می آید فضا و مجال پرداختن به اینگونه کارها را کم کرده و گرفته است . علت تنها این است . والا هیچکس نیست که از هنر بعنوان یکی از زیباترین و شگفت انگیز ترین پدیده های عالم هستی دوری کند ، اصلاً هنر بعنوان یک کنش و واکنش عالم هستی برای بشر ضرورتي تام و تمام است و در هر گوشه از عالم گرامی داشته می شود و جایی از دنیا نیست که متصور باشد بدون هنر اصلا" بشود بهایی برای کارهای ماندگار تاریخی و فرهنگی قائل شد .
-استاد کار من نقاشی است و در سالهای اخیر متدهای جدید و به روزی در زمینه ی تعلیم نقاشی بوجود آمده است که شور و شوقی در هنرجویان بوجود آورده ، ولی در خوشنویسی اینچنین نیست و من وقتی که پای صحبتهای اساتید می نشینم و می گویم که چرا یک شکل جدیدی از آموزش را وارد کارتان نمی کنید ، جواب می دهند که متد این است و ما این را از استاد آموخته ایم و همین را منتقل می کنیم . آیا نظر شما هم همین است ؟
ببینید ، ما با توجه به گسترش فضاهای آموزشی و امکاناتی که امروز به شکل جزوه ها و کتب يا به قول شما انتشار شیوه ها و سبکهای مختلف خوشنویسی در اختیار داریم ، ابزار تنوع و تحول در اختيارمان است . ولی صحبتی که در امر خوشنویسی هست ، این است که این هنر با پیشینه ی هزار ساله ی مکتوبی که دارد یک استانداردهایی دارد ، که گمان می کنم آنها گاهی اوقات مردم را به نوعی پایبند کرده که در سنت هنر خوشنویسی بمانند . البته من فکر مي کنم که هنر- در هر رشته اي فرق نمی کند - مثل باروتی است که پشت هر چیزی مشتعل شود، آن شیء به حرکت در می آید . در هنر موسيقي، داستان این است که وقتی ما دانش و توانمندی نوشتن نت ها را یاد گرفتیم این حق را داریم که آهنگ دلخواه خودمان را بنویسیم . گمان میکنم که تحولاتی که امروز در دنیای هنر وجود دارد به هر هنرمندی با توجه به قابلیت شخصی و فضای اصل و زمانی اين امكان را داده كه با حفظ همه شیوه ها و همه آن سنتها و اصولي که به نوعی در آن ریشه دارد سبك فردي و شخصي خود را هم به نمايش درآورد. اگر نگاهی امروزی به هنر خوشنویسی داشته باشیم و بدانيم كه قرار نیست حرف و کلمه ی تازه ای ابداع کنیم ، می توانیم با همان به اصطلاح هندسه ی کلمات و شیوه هایی که فرا گرفته ایم و با ترکیب بندیها و با استفاده کردن از ذوق و قریحه و آن شادابی و خصوصیاتی که در آن لحظه با آن مطلب سر و کار داریم ، فضای تازه ای را عرضه کنیم و بعد هم به هرحال در همین روزگار که چنین بحثی باز است ما می بینیم که استادان برجسته ی معاصر امروزی که یادگاران و میراث گذشتگان ما هستند ، همگي یک نگاه امروزی پیدا کرده اند . اگرچه کسانی هم هستند که به نوعی با این نگرش در رابطه با موضوع دگر اندیشی و به اصطلاح نگاهی تازه داشتن به هنر ، مخالفت می کنند كه آنها هم کار خودشان را انجام می دهند . ولی آنچه که بعنوان یک تحول و رویداد تازه و آنچه که در حقیقت نقش معاصرت و نقش رسالت هنرمندان بزرگ امروز را می رساند ، همه کسانی هستند که به نوعی قابلیتها و خلاقیتهای شخصی خودشان را عرضه می کنند و بعد شما متوجه می شوید که موضوع همسو شدن با جهان پیشرفته و مدرن امروز را داریم . جوان پویای امروز ، جوانی که امروزه با شبکه های اینترنتی و شبکه های جهانی دم به دم با هنر جهان خودش و نگاهش را نو می کند ، انتظار دارد از هنر خوشنویسی هم با توجه به حفظ همه ی آن آداب و سنتها چشم اندازهای به روز و نوینی را داشته باشد . بنابراین گمان میکنم که سنگ بنای این دگر اندیشی و این نوشدن و تازه شدن ، راه یافتن به طراوت در زمينه آموزش نهاده شده است. هنرمند تا زمانی که دارد دوره های ابتدایی یا مقدماتی کار را فرا مي گيرد ، نباید از ایشان انتظار کار تازه و بدیع داشت و باید سالهای لازم را در جهت آموزش طی کند وبعد یک جاهایی استادان به هنرجویان این امکان را بدهند که هنرمندانی را که دارای خلاقیت هستند ترکیبی از خلاقیتهای فردی و کوششی که در دوره ي آموزش تجربه کرده اند با هم بیامیزند و حرفی تازه بزنند .
-این مساله را خود شما چطور پیاده کردید ؟
من کارم خیلی دشوارتر بود . برای اینکه پیش از آنکه به چنین عرصه ای که امروز در آن زندگی می کنیم برسیم ، مثلا" فکر کنید که 40 سال پیش ، حد اقل تا 5 سال به همان شیوه ی قدیم کار کردم ، ولی بعدها حس کردم که اگر قرار باشد من هم بعنوان هنرمندی در راستای کوشش و تلاش زندگی خودم بخواهم نشانه ای از ماندگاری و آثاری که متعلق به هویت و اندیشه و نگاه خودم باشد را به جا بگذارم باید به توانمندی خودم متکی باشم . بنابراین سعی کردم که آن آموخته ها یی را که کاملا" سنتی از الگوهای ارزشمند گذشته از درویش عبدالمجید طالقانی تا گلستانی دریافت کرده بودم را با حفظ هندسه و ساختار خط از لحاظ ترکیب بندی و قطعه آرایی به نحوي نوين عرضه کنم ، بی آنکه کوچکترین نشانه ای از آثار گذشتگان یا قدما در آن باشد. بنابراین مسؤلیت برای من خیلی سنگین تر است . بخاطر اینکه من بعنوان معلمی که شاگردان خیلی زیادی در سراسر کشور دارد – كه بنده را بعنوان الگو انتخاب کرده اند - باید کاری می کردم که بتوانم هم به نوعی خودم را پالایش کنم و هم بتوانم نقشی تاثیر گذار بر روند فعالیت جوانان کشور داشته باشم . گمان می کنم که این توفیق حاصل شده و این است که شما در هر گوشه ی مملکت در ابعاد خط شکسته هنرمندانی می بینید که چهره های شاخصی هستند و هنرمندانی هستند که در ابعاد برون مرزی این خط را به سراسر جهان برده اند و در نمایشگاه ها اين اثار هنری را عرضه کرده اند .امروز ، مدرسین واستادان جوانی در پی معرفی و نشر این سبک وسیاق با تلاش و کوششي که ضرورت آن در جامعه احساس می شود ، اين مسير را پی می گیرند و یاران دیرینه ای هستند برای تحقق بخشیدن به اهداف بلندی که من در سر داشتم . امروز چشم و دل من به تلاش و کوشش و همت و پایمردی جوانانی است که مشغول فعالیت هستند و امیدوار هستم که هر آنچه را که از دست کوتاه بنده ممکن است برنیامده باشد به دست توانا و دل شاداب ایشان انشاا... جامه ی عمل بپوشد و ما شاهد این باشیم و باور داشته باشیم که این جوانان به نوعی آینده سازان هنر هستند.
-صحبت از جهانی شدن خوشنویسی شد . آنطوری که ما اطلاع داریم شما در نقاط مختلف دنیا نمایشگاه داشته اید . خواستم ببینم ارتباط گرفتن دیگر کشورها با هنر خوشنویسی چگونه بوده است ؟
آخرین نمایشگاهی که من در خارج از کشور داشتم ، جشنواره جهانی خوشنویسی در مسکو بود . من با چنان حالت ناباورانه ای در این جشنواره پا گذاشتم كه برايتان متصور نيست . به اين دليل كه اگرچه در نمایشگاه های برون مرزی مثل اروپا و آمریکا و گالری های معتبر این کشورها در کانادا و در کشورهای آسیایی شرکت داشتم ولی واقعاً تصور اینکه در کشور روسیه ، جشنواره خوشنویسی محض را داشته باشیم ، مقداری مشکل بود. در این جشنواره حدود 65 نفر هنرمند برجسته جهان شرکت کرده بودند . کشورهای اسلامی با خطوط اسلامی واز ایران هم که بنده با خط شکسته شرکت کرده بودم و کشورهای لاتین هم با خوشنویسی لاتین یا کالیگرافی . وقتی که نگاه می کردم در آنجا خط ما بدلیل سابقه ی دیرینه و پیشینه ی بسیار غنی و درخشانی که در نوع نگارش و نوع کتابت و قطعه آرایی و کتیبه پردازی و کتاب آرایی داشته است به جرأت می توانستم بیان کنم که هنر ما، زینت بخش تمام موزه های جهان و چشم و چراغ دنیای خوشنویسی ودنیای نگاشتن است . بنابراین وقتی که این احساس را از دید یک هنرمند ایرانی به گوش هنرمندان برجسته ی خوشنویسی دنیا می رسانیم ، باید پشتوانه این ادعا را داشته باشیم که ما صاحب آثار ارزشمندی هستيم که در موزه های جهان آنچنان درخشان خودنمايي مي كنند و اینها با توجه به اینکه هنرمند کالیگرافیست هستند ، کاملاً وقوف و آگاهی داشتند و باور داشتند که ایران مظهر هنر خوشنویسی و منشاء انتشار این هنر در تمام جهان است .
گاهی اوقات کشورهای عربی بعضی از اقلام خط مثل نسخ وثلث را منسوب به خود می دانند . اما این هنر به دست ابن مقله شیرازی به تکامل رسید و مانند خط نستعلیق و شکسته که مختص ایرانیان است ، تمام این خطوط در سایه سار بزرگان و استادانی که سرقله های بلند و نام آور و پایدار خوشنویسی ایران بودند، تاثیر و تكامل پذیرفته اند . بطور قطع و یقین اگر متولیان فرهنگی و هنری مملکت ما متوجه این ارزش و یگانگی هنر ارزنده قدیمی نباشند بسیار تأسف باراست . به اين دلیل که کوتاهی و بی مهری موجب می شود که کشورهایی مثل ایالات متحده عربی ، امروز متولی برگزاری جشنواره های خوشنویسی ایرانی باشند و به نوعی هنرمندان ما هم به دلیل مطرح شدنشان در دنیای ارتباطات هنری به هر صورت ممکن جذب این فضاها شوند . امروزه کشورهایی مثل امارات متحده ، قطر یا کشورهای حاشیه خلیج فارس برگزارکننده بینال ها و جشنواره های جهانی خوشنویسی هستند واین ضایعه بسیار بزرگی برای کشور ما می باشد .
امروز دوران طلایی هنر خوشنویسی ایران است . جوانانی که حدود 30 سال از عمر خودشان را برای فراگیری و توفیقاتی در دنیای هنر گذاشتند ، چهره هایی هستند که می توانند آبروی بلندی برای سرزمین ما باشند و نمونه آثارشان بیانگر این واقعیت است که ایشان میراث دار خوبی برای حفظ و حراست این هنر ارزشمند تاریخی هستند . باید مقام و منزلتشان را گرامی بداریم تا این هنر بتواند همچنان در گسترۀ تاریخ ، دوران معاصر را به عنوان یک دوران موفق سپری کند و دوران پر ثمری را از هنر خوشنویسی در کارنامه خود ثبت کند.
-انشاا... . به امید آن روز. استاد سوالی که برای همه هنرمندان بوجود آمده ، این است که شما در هالیوود نمایشگاه گذاشته اید . این چطور اتفاق افتاده ؟ چون ما چیزی که از هالیود می شنویم ، فیلم و فیلم سازی است . اینکه خوشنویسی به هالیوود راه پیدا می کند یک مقدار عجیب است . اگر ممکن است در این رابطه برای ما صحبت کنید.
اعضاي انجمن جهانی موسیقی که به نوعی تشخیص دادند ، ممکن است هنر خوشنویسی بتواند در تبیین زیبایی های اجرای موسیقی ، فعالیت جانبی داشته باشد با من وارد صحبت شدند و بعد هم باهنرمند بی بدیل موسیقی ایران استاد کیهان کلهر این مطلب رادر میان گذاشتند و بعد من به دلیل برگزاری جشنواره جهانی مولانا که در هالیوود برگزار می شد در اين نمايشگاه شرکت کردم. البته نگاه برون مرزی خط شکسته و شیوه هایی که امروز ما از آن دفاع می کنیم نيز این امکان را فراهم کرد که من بتوانم به آنجا بروم. من این توفیق را داشتم که همزمان با پخش مراسم موسیقی با حضور هنرمند جهانی آقای یویاما و استاد کلهر ، خطوط اشعار را بنویسم و همزمان و همگام با آهنگ ها در پس زمينهء فضای سن این خطوط به نمایش گذاشته می شدند كه این یک لذت و یک اتفاق تازه در دنیای تلفيقي موسیقی و خط بود . این توفیقی برای من بود که با حضور بيش از نوزده هزار نفر بینندۀ این مراسم ، یک اتفاق خاص در خوشنويسي رخ داد که به تمام سایت ها منتقل و منعکس شد که اگر اكنون هم جستجو کنید در اينترنت موجود است. حتی خود آقای یویاما گفتند که این یک اتفاق بدیع بود از خوشنویسی و موسیقی ایرانی .
بنابراین این رویدادها و اتفاقاتی که نوعی نگاه تازه به جهان هنر دارد ، می تواند در هر امری نگاهی عمیق و جهانی پیدا کند و استفاده های گوناگونی را برای تحولات دنیای هنر به همراه داشته باشد .
مهدی پرویزی
...............................................................................
استاد یدالله کابلی در سال ۱۳۲۹ خورشیدی در شهر خوانسار در استان اصفهان به دنیا آمد.استاد کابلی که به گفته خودش در خانوادهای ناآشنا با هنر به دنیا آمده بود، از سن کودکی و در مدرسه خوشنویسی را آغاز کرد. وی فعالیتهای رسمی خوشنویسی خود را از سال ۱۳۴۷ آغاز نمود.و خط نستعلیق را حدود سه سال در نزد سید حسن میرخانی آموخت. بنا به گفته خودش، در آن زمان جز اندک نسخههای خط شکسته نستعلیق که هر از چند گاه در نشریات چاپ میشد اثری از این نوع خط یافت نمیشد، اما همین موارد محدود نظر کابلی را به خود جلب کرد و وی تصمیم به احیای این خط گرفت، و برای فراگیری فنون شکستهنویسی به بررسی آثار بر جای مانده از اساتیدی نظیر درویش عبدالمجید طالقانی، میرزا کوچک اصفهانی و علی اکبر گلستانه پرداخت . کابلی از سال ۱۳۵۰ برای مدتی بیش از یک دهه به تنهایی به آموزش خط شکسته نستعلیق در انجمن خوشنویسان ایران پرداخت تا این که بعداً آموزش خط شکسته در دستور کار انجمن خوشنویسان قرار گرفت. . وی شاگردان زیادی را در زمینه خط شکسته نستعلیق تربیت کرد.کابلی در سال ۱۳۶۸ اولین گواهی نامه استادی خط شکسته انجمن خوشنویسان ایران را دریافت کرد. وی عضو شورای عالی تشخیص و ارزشیابی هنری مرحله استادی انجمن خوشنویسان ایران بوده و در سال ۱۳۸۵ هم به عنوان چهرهٔ ماندگار خوشنویسی ایران برگزیده شدهاست. او تا کنون در کشورهای مختلف نظیر انگلستان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، پاکستان، امارات متحده عربی، ترکمنستان، کویت، روسیه و ایالات متحده آمریکا نمایشگاههای انفرادی یا گروهی برگزار کردهاست. کابلی در جشنواره جهانی مولانا که در هالیوود برگزار شد نیز نمایشگاه داشت. او تا کنون در چند دانشگاه خارجی از جمله دانشگاه آکسفورد، دانشگاه جرج واشنگتن، دانشگاه هاروارد و دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس به ارائه سخنرانی پرداخته است.
....................................................................................................
....................................................................................................
....................................................................................................
...............................................................................
....................................................................................................
با تشکر از آموزشگاه آزاد هنرهای تجسمی خانه خورشید از کرمانشاه برای ارسال این مصاحبه ارزشمند
http://www.khanehkhorshid.com
....................................................................................................
لطفا با نظرات ارزشمند خود ما را یاری فرمائید
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید