شهادت ششمین امام شیعیان ، مؤسس مکتب جعفری و مروج احکام احمدی، خورشید آسمان علم و تقوی، فرمانروای کشور دل ها، سلطان ملک و صفا، دریای جود و سخا، حضرت جعفر بن محمد، امام بحق ناطق، ملقب به صادق "علیه السلام"
بر عموم شیعیان بالاخص هنرمندان عزیز ایران اسلامی تسلیت باد
امام ششم حضرت جعفربن محمد علیه السلام
در روز هفدهم ربیع الاول سال هشتاد و سه هجری در مدینه مولد شدند و در روز بیست وپنج شوال سال یکصد و چهل و هشت در سن شصت و پنج سالگی در مدینه به شهادت رسیدندو در قبرستان بقیع کنار قبر جدشان امام باقر(ع) و امام سجاد(ع)و امام حسن(ع) به خاک سپرده شدند.
نام حضرت
نام حضرت جعفر است .جعفر نام یکی از نهرهای بهشت است ؛ نهر جاری را که "کثیرالنفع" باشد جعفر می نامند.وجه نام گذاری و تناسلب نام حضرت صادق (ع) را که جعفر است از این لحاظ است : همان طور که آب نهر دائما در جریان و فیاض است و عموم مردم تشنه از آن برخوردار هستند؛ همان طور هم علم حضر امام جعفرصادق(ع)از زمان آن بزرگوار تاکنون و تا قیام قیامت در جریان و فیضان خواهد بود و تشنگان آب حیات و طالبین معنویات از آن مستفیض خواهند شد.
لقب
شیخ صدوق(رحمه الله) روایت می کند از حضرت امام زین العابدین(ع) پرسیدند:"امام بعد از شما کیست؟" حضرت فرمودند:"محمد باقر که علم را میشکافد،یک نوع شکافتن مخصوص و پس از آن جعفر که نام او نزد اهل آسمان ها صادق است" پرسیدند:چرا فقط آن حضرت را صادق می گویند در صورتیکه همه شما صادق و راستگو هستید؟
فرمود:"پدرم از پدر بزرگوارش از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم ) برای من نقل کردند که آن برگزیده خدا فرمود:موقعی که فرزند من جعفربن محمدبن علی بن الحسین متولد شد؛اورا صادق بگویید زیرا پنجمین فرزند او که جعفر نام دارد به دروغ و افترا ادعای امامت خواهد کرد(یعنی جعفرکذاب)و او نزد خدا کذاب و مفتری(یعنی افترا زننده به خدا ) است"
دوران قبل از امامت
در دوران قبل از امامت، حضرت شاهد فعالیتهای پدر خویش در نشر معارف دینی و تربیت شاگردان وفا دار و با بصیرت بود. امام باقر در مناسبتهای مختلف به امامت و ولایت فرزندش جعفر صادق تصریح فرموده و شیعیان را پس از خودش به پیروی از او فرا می خواند. لذا احادیث، زیادی مبنی بر نص امامت حضرت صادق نقل شده است.
امام صادق در سال 114 هجری قمری پس از شهادت پدرش در سن 31 سالگی به امامت رسید. دوران امامتش مصادف بود با اواخر حکومت امویان که در سال 132 به عمر آن پایان داده شد و اوایل حکومت عباسیان. همانطور که گفته شد امام بین دو دوره عباسی و اموی و دوران گذار از امویان به عباسیان می زیست. ایشان ازمیان خلفای اموی با افراد زیر معاصر بود:
1- هشام بن عبدالملک 105- 125 ه. ق
2- ولید بن یزید بن عبدالملک125-126
3- یزید بن ولید بن عبدالملک126
4- ابراهیم بن ولید بن عبدالملک 70 روز از سال 126
5- مروان بن محمد 126-132
و از خلفای عباسی نیز معاصر بود با :
1- عبدالله بن محمد مشهور به سفاح132-137
2- ابوجعفر مشهور به منصور دوانیقی137-158
جنبش فرهنگی در دوران امامت حضرت
عصر آن حضرت همچنین عصر جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا معارف اصیل اسلامی ترویج گردد، بخصوص که قانون منع حدیث و فشار حُکّام اموی باعث تشدید این وضع شده بود. لذا خلأ بزرگی در جامعه آنروز که تشنه هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به چشم می خورد. هم چنین اقوام و مللی که اسلام را پذیرفته بودند نوعا دارای سابقه فکری و علمی بودند و بعضا هم چون نژاد ایرانی ( که از همه سابقه درخشان تری داشت) و مصری و سوری ؛از مراکز تمدن آن روز به شمار می آمدند و این افراد به منظور درک عمیق تعلیمات اسلام به تحقیق و جستجو و تبادل نظر می پرداختند.وباز نیز عصر امام صادق عصر برخورد اندیشه ها و پیدایش فرق و مذاهب مختلف بود در اثر برخورد مسلمین با آرای اهل کتاب و نیز دانشمندان یونان شبهات و اشکالت گوناگون پدید امده بود.
و فرقه هایی هم چون معتزله جبریه مرجئه غلات زنادقه مشبه متصوفه مجسمه تناسیخیه و امثال این ها پدید آمده بود که هر کدام عقاید خو را ترویج می کردند.
امام صادق با توجه به فرصت مناسب سیاسی و نیاز شدید جامعه، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته های مختلف علمی و نقلی شاگردان بزرگی تربیت کرد. شاگردانی چون: هشام بن حکم، مفضل بن عمر کوفی جعفی، محمد بن مسلم ثقفی، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، جابر بن حیان و . . . . تعداد شاگردان امام را تا چهار هزار نفر نوشته اند.
ابوحنیفه رئیس یکی از چهار فرقه اهل سنت مدتی شاگرد ایشان بود و خودش به این موضوع افتخار کرده است.
امام از فرصت های گوناگونی برای دفاع از دین و حقانیت تشیع و نشر معارف صحیح اسلام استفاده می برد. مناظرات زیادی نیز در همین موضوعات میان ایشان و سران فرقه های گوناگون انجام پذیرفت که طی آنها با استدلال های متین و استوار، پوچی عقاید آنها و برتری اسلام ثابت می شد.
همچنین در حوزه فقه و احکام نیز توسط ایشان فعالیت زیادی صورت گرفت، به صورتی که شاهراه های جدیدی در این بستر گشوده شد که تاکنون نیز به راه خود ادامه داده است.
بدین ترتیب، شرایطی مناسب پیش آمد و معارف اسلامی بیش از هر وقت دیگر از طریق الهی خود منتشر گشت، به صورتی که بیشترین احادیث شیعه در تمام زمینه ها از امام صادق نقل گردیده و مذهب تشیع به نام مذهب جعفری و فقه تشیع به نام فقه جعفری خوانده می شود.
فرصت استثنایی
چون در بین آل عباس و بنی امیه ، بر سر ریاست ، تنازع و تشاجر روی داد و آنها مشغول جنگ و نزاع گردیدند دیگر مجال مزاحمت برای امام صادق علیه السلام را پیدا نکردند و مصداق سخنان امام سجادعلیه السلام که به این مضمون وارد شده"اللهم اشغل الظالمین بالظالمین ---" درباره امام صادق علیه السلام محقق گردیده .لذا آن حضرت فورا تشکیل جلسه علم داد و مشغول بیان احکام از کلی و جزئی گردید ،به طوریکه روایات و نصایح آن حضرت ،از تمام ائمه هدی فزونی پیدا کرد و مرام تشیع استناد به آن جناب پیدا نمود که گفته شد مذهب جعفری.
حدود چهارهزار و زیادتر مردم با فضیلت به گرد آن حضرت اجتماع نمودند و حضرت به آنان توصیه می فرمود که "سخنان مرا بنویسید و در ذهن خود بسپارید و به دیگران بگویید،زیرا اینده ی زمان به این مواعظ و نصایح نیازمندی فوق العاده پیدا خواهد نمود"
البته نباید تصور کرد که امام به کلی خود را از جریانات و امور سیاسی دور نگه داشت، بلکه همواره از وقتهای مناسب برای ترویج حقانیت خود و بطلان هیأت حاکمه بهره می برد و بدین منظور نمایندگانی را نیز به مناطق مختلف بلاد اسلامی می فرستاد.
عباسیان برای کسب قدرت و محبوبیت در دلهای مردم از وجهه اهل بیت پیامبر استفاده می کردند و حتی شعارشان " الرضا فی آل محمّد" بود. آنان به دنبال اشخاصی با وجهه مردمی بودند که هم از بستگان پیامبر باشند و هم در میان مردم محبوبیت داشته باشند. لذا بهترین شخص در نظر عباسیان امام صادق بود.
امام صادق پیشنهاد آنان را رد کردند و فرمودند: نه شما از یاران من هستید نه زمانه، زمانه من است. حتی برخی از بستگان آن حضرت نزدیک بود با این پیشنهاد ها فریب به خورند، اما امام با روشنگری خاص خود به آنان فهماندند که به ظاهر توجه نکنند. امام می دانست که عباسیان نیز هدفی جز رسیدن به قدرت ندارند و اگر شعار طرفداری از اهل بیت را مطرح می کنند، صرفاً به خاطر جلب حمایت توده های شیفته اهل بیت است. امام می دید که سران سیاسی و نظامی عباسیان در خط مستقیم اسلام و اهل بیت نیستند و لذا حاضر نبود با آنان همکاری کرده و به اقداماتشان مشروعیت بخشد.
سرانجام کار به جایی رسید که با تمام فشارها، منصور چاره ای ندید که امام صادق را که رهبر شیعیان بود از میان بردارد و بنابراین توسط عواملش حضرت را به شهادت رساند.
گوشه ای کوتاه از سیره رفتاری حضرت
در زمینه فضایل و مکارم اخلاقی حضرت صادق روایات و وقایع بسیار زیادی نقل شده است. آن حضرت با رفتار کریمانه و خلق و خوی الهی خود بسیاری از افراد را به راه صحیح هدایت فرمود، به گونه ای که پیروان دیگر مکاتب و ادیان نیز زبان به مدح آن حضرت گشوده اند.
آراستگى ظاهر
در لباس پـوشيدن هم ظاهر را حفظ مى كرد و هـم توانايى مالى را و مـى فـرمو د:
بهتـريـن لباس در هر زمان, لباس معمـول مردم همان زمان است
هم لباس نـو مى پـوشيد و هم لباس وصله دار. هـم لباس گران قيمت مى پـوشيد و هـم لباس كـم بها و مى فرمـود: اگر كهنه نباشد, نو هـم نيست.
لباس كـم بها و زبر را زير ولباس نرم و گران قيمت را روى آن مى پـوشيد وچون" سفيان ثورى " زاهد به وى اعتـراض كـرد كه" پـدرت علـى"عليه السلام) لبـاسـى چنيـن و گــــرانبها نمـى پـوشيد ) فرمـود :
(زمان علـى عليه السلام زمان فقر و ندارى بـود واكنـون همه چيزفراوان است. پـوشيدن آ ن لباس درايـن زمان لباس شهرت است وحرام؟ خداوند زيبا است و زيبايى را دوست دارد و چـون به بنده اش نعمتـى مـى دهـد, دوست دارد بنده اش آن را آشكار كنـد
سپـس آستيـن را بالا زد و لباس زير را كه زبر و خشـن بـود , نشان داد و فرمـود:
( لباس زبر و خشـن را براى خدا پـوشيده ام و لباس روئيـن را كه نـو و گـرانبها است بـراى شما.)
بااين همه حضرت همگام وهمسان با مردم بود واجازه نمى دادامتيازى براى وى وخانواده اش درنظر گرفته شود. واين ويژگى هنگام بروز بحران هاى اقتصادى و اجتماعى بيشتر بروز مى يافت. ازجمله در سالى كه گندم درمدينه ناياب شد , دستور داد گندم هاى موجود در خانه را بفروشند و ازهمان, نان مخلوط از آرد جو وگندم كه خوراك بقيه مردم بود, تهيه كنند و فرمود:
فان الله يعلم انى واجدان اطعمهم الحنطه على وجهها ولكنى احب ان يرانى الله قداحسنت تقديرالمعيشه
خدا مى داند كه مى توانم به بهترين صورت نان گندم خانواده ام را تهيه كنم; اما دوست دارم خداوند مرا در حال برنامه ريزى صحيح زندگى ببيند.
كار و تلاش و دستگيرى از مستمندان
امام صـادق(عليه السلام)در زنـدگـى بـرنامه اى منظم داشت و هـركارى را به موقع انجام مى داد; چنانكه خـود فرمود: ( بى حيا بى ايمان است وبى برنامه بى چيز )
مجلـس درس و بحث و مناظره ها و مذاكرات علمى بـا شـاگـردان, يـاران و سـران مذاهب ديگـر وقت معينــى داشت و پرداختـن به امور زندگى و كار در مزرعه و باغ نيز وقت خاص خودش را.
آن حضرت ياران و پيروان خـود رابه كسب مال حلال تشـويق مى كرد واز آنان مى خواست كه دركارخـود كـوشا باشند و از هر گونه تنبلى و كسالت دورى كنند. كار كردن و تجارت را مـوجب عزت و سـربلنـدى انسان مى دانست و مـى فـرمـود( صبح زود بـراى به دست آوردن عزت خود برويد)
ولى تاكيد مى كرد كه تجارت بايد سالـم باشد و كسب در آمـد از راههاى درست و مشـروع بـاشد.
آن گرامـى هر گـونه كـوشـش و تلاش را براى تـوسعه زنـدگـى خـود و خانـواده, حج و زيارت رفتـن, صدقه دادن و صله رحـم كردن را تلاش براى آخرت مى دانست نه دنيا.
تنها به كار و كوشـش سفارش نمى كرد, بلكه خـود نيز كار مـى كـرد و در روزهاى بسيار گرم تابستان , عرق ريزان در مزرعه و باغ خـود كـار مـى كـرد . بـاغش را بيل مـى زد و آبيارى مى كرد. حقيقت اين است كه امام عليه السلام درنهايت علاقه به كار و تلاش, هرگز فريفته درخشش درهم و دينار نمى شد و مى دانست كه بهترين كاراز نظر خداوند تقسيم دارايى خود با نيازمندان است , حقيقتى كه ما هرگز ازعمق جان بدان ايمان عملى نداشته و نداريم.
آموزش نيكي ها
حضرت آن چه را كه مى خواست به ديگران بياموزد عملي مى آموخت . برهيچ معروفى امر نمى كرد, جز آنكه خود بـيشتر وپـيشتر از ديگران بـدان عملى مى كرد و از هيچ منكرى نهى نمى كردند; جـز آن كه خـود هميشه از آن اجتناب مى نمودند. و به يارانش نيز مى فرمود:
(كونوا دعاه للناس بغير السنتكم ) مردم را به غير زبانتان به نيكى فرا خوانيد.
يكى از بـستـگان امام صادق عليه السلام ا ز آن حـضرت بـدگويى كرده بـود.
وقتى بـه آن حضرت خبـر رسيد. بـدون آن كه عكس العمل شديدى از خود نشان دهند, بـا آرامش بـرخاستند و وضو گرفتند ومشغول نماز شدند. يكى از حـاضران بـه نام (حـماد لحـام) مى گويد:
من گمان كردم حـضرت مى خواهد آن شخص را نفرين كند, ولى بـرخلاف تـصور خود ديدم آن بزرگوار بعد از نماز چنين دعا كرد: خدايا من حقم را به او بخشيدم. تواز من بزرگوارتر و سخى ترى او را بـه من بـبـخش و كيفر مكن!
تاكيد بر ذكر نام خدا
مرازم بن حكيم مى گويد :
امام صادق عليه السلام دستور داد تا نامه اى براى او نوشتند. در آن نامه جمله ان شإالله را ننوشته بودند . نامه را خواند و فرمود :
چگونه اميدواريد كه اين كار كه به خاطرآن اين نامه نوشته شده است. به سرانجام برسد ، در حالي كه در آن جمله ان شإالله وجود ندارد !
آن گاه دستور آن جمله به نامه اضافه گردد
. عبادت
آنچه از واژه «عبادت» به هنگام استعمال آن فهميده مىشود روزه، نماز و حج و ديگر عبادتهاى بدنى است كه انجام آنها احتياج به قصد قربت دارد و وجود امام صادق (ع) از اين حيث زينت بخش عبادت كنندگان مىباشد.
سبط ابن جوزى در «تذكره» مىنويسد: علماى سيره نويس گفتهاند او به سبب اشتغال به عبادت و پرستش خدا از رياستطلبى و دنيا خواهى منصرف بوده است .
مالك بن انس مىگويد: جعفر بن محمد عليهما السلام در يكى از سه حال بود: حالت روزه، نماز و ذكر. او از عابدان بزرگ و زاهد سترگ بود كه از خدا خشيت دارند. يك سال در سفر حج با او همراه بودم، هنگامى كه پس از بستن احرام بر مركب خويش قرار گرفت، تا مىخواست لبيك گويد، صدايش مىبريد و نزديك مىشد كه از مركب پائين افتد.
مالك در ادامه سخنش مىگويد: با فضيلتتر از جعفر بن محمد از جهت دانش، عبادت و نيايش، هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده و از خاطر احدى نگذشته است .
پس هيچ جاى تعجب نيست كه امام ابو عبدالله (ع) با فضيلتترين مردم باشد از جهت عبادت، زهد وتقوى ؛ زيرا حدود بندگى و عبادت هر كس بر پايه ميزان خداشناسى اوست و به مفاد آيه «انّما يخشى اللّه من عباده العلماءُ» ، امام صادق (ع) كه در مرحله بالائى از علم و عرفان به ساحت الهى بوده، حدود عبادت و بندگىاش نيز به همين تناسب بوده است .
اين بود عبادتهاى بدنى امام. اما عبادتهاى ديگر آن حضرت كه پر اثرتر و منشترتر بوده، يعنى عبادت نشر دانش، تعليم و تربيت و ارشاد و اصلاح جامعه، آنها هم بر احدى پنهان نيست و ما كوششهاى او را در زمينه تعليم و تربيت ،احسان و نيكوئى و عطوفت و مهربانى وسعى او را در گسترش خلقهاى والاى انسانى قلم زدهايم.
و در پایان فرازهایی از وصیت های پر ارزش آن امام همام:
اودر لحظه مرگ وصايایي چندي می نماید که برخي درامرامامت برخي درزمينه مسائل خانوادگي وبخشي درمورد عامه است.
- به فرزندان خود گفت: فَلا تَمُوتُنَّ اِلاُّ وَاَنتُم مُسلِموُن بکوشيد که جز مسلمان نميريد.
- به کسان وخويشان فرمود: اِنَّ شَفاعَتَنَا لاتَنالُ مَستَخِفّاَ بِالصَّلاةِ. شفاعت ما به کسي که نماز راکوچک بشمارد نمي رسد
- به خانواده خود وصيت کرد که پس ازمرگش تا چند سال درموسم حج درمني براي او مراسم عزاداري برپاکنند.
- دستور داد براي خويشان وکسان هديه اي بفرستند، حتي هفتاد دينار براي حسن افطس از خويشان او. وحسن افطس همان کسي است که با خنجر به امام حمله کرده بود ومي فرمود مي خواهد آيه قرآن رادرمورد صله رحم اجرا کند.
- درباره امام پس ازخود، امام کاظم(عليه السلام) رابراي چندمين بار منصوب کرد
- وبالاخره بخشي از وصيت راجع به مردم بود که روؤس آن دعوت به وقار وآرامش، حفظ زبان، پرهيز ازدروغ وتهمت ودشمني، دوري ازتجاوز کار، پرهيز ازحسادت وترک معاصي و... بود
و بیش از این قلم و فرصت تنگ است برای بیان ویژگی از آن امام فرزانه و معصوم
مولاجان، یا اباعبدالله، یا جعفر بن محمد علیهماالسلام
ای «ضمیر پاک صداقت» از وجود تو گشسته پیدا
ای نهایت ایمان و عشق و علم و عالمِ تقوا
ای افتخار کوثر و یاسین و فجر و طاها
دین از توانِ علم تو محکم، مذهب. به نام پاک تو زیبا
منابع
زندگانی چهارده معصوم-احمد نراقی-جلد پنجم
زندگانی چهرده معصوم-حسین حماصیان
زندگانی امام صادق(ع)-علی مطهری
سایت شهیدآوینی-زندگانی امام صادق-اشعارشهادت
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت-شبکه امام صادق(ع)
سایت کربلائی احمد صدرائی
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید