دميدن روح معنوی در هنر خوشنويسی
مقاله ای از هنرمند گرامی آقای قدرت الله تاج ميرعالی از شهرستان ایذه ( استان خوزستان)
کارشاس ارشد پژوهش هنر - فارغ التحصيل-عضو انجمن خوشنويسان ايران
.........
.........
.........
چكيده :
خوشنويسی را می توان نمونۀ تجلی روح معنويت اسلامی به شمار آورد . جلوه ای از باطن و روح آدمی است و واقعاً نشانی از فكر و انديشه درونی و مايه انس و الفت ، حضور و ارتباط و اتصال از راه دور بشر می باشد كه با بار تعالی پيوندی جاودانه بر قرار می كند.
واژگان كليدی :
خوشنويسی، وحی، هنر، اسلام، معنويت
.........
.........
مقدمه:
قرآن زبان وحى الهى است كه با نوشتن آغاز مى شود و خداوند بزرگ در قرآن ناطفش به قلم قسم ياد كرده است. دميدن روح معنويت در هنر اسلامى مخصوصأ هنر خوشنويسى كه با روح اسلامى عجين شده است و هنرمند خوشنويسى با توكل به خداوند متعال و قرآن است كه با گذاشتن قلم بر روى كاغذ سفيد هنرى خلق مى كند كه تاريخ هنراسلامى را رقم مى زند وبه جايگاهى رفيع و مقدس صعود مى نمايد.
هنر خطاطی (خوشنويسی)... به مجموع پديده های جهان اسلام متعلق است و نيز آن را شريفترين هنرها می دانند. از آن رو كه اين هنر ، كلام وحی را در برابر ديدگان نمودار می سازد... .
می توان بی مبالغه گفت كه هيچ هنری در پرورش ذوق هنری مسلمانان به اندازة خطاطی مؤثر نبوده است... يكی از مشخصات خوشنويسی اسلامي آن است كه هيچ يك از شيوه های آن از دورانهای مختلف از رواج نيفتاده است.(1)
اولين وحی قرآن با هنر پيوند می خورد، هديه ای كه خداوند قبلاً به انسان ارزانی داشته بود(قرآن،سورة علق :«او استفاده از قلم را آموخت. او به انسان آنچه را نمی دانست آموخت» ) دومين وحی قرآن عنوان قلم را دارد (قرآن سورة قلم :« قسم به قلم و آنچه محمد (ص) می گويد«نوشتن خوب، حقيقت را برجسته می كند » بنابراين عجيب نيست كه خوشنويسی در طول تاريخش همواره در بالاترين حد موردحمايت و تشويق بوده است و مهم ترين عامل آشكاری است كه مسلمانان را به يكديگر مرتبط میكند و در تمام شاخه های هنر اسلامی تجلی می يابد.(2)
در ميان همة هنرها، خوشنويسی را میتوان مهمترين نمونه تجلی روح اسلامی به شمار آورد. خود قرآن بارها بر اهميت نوشتن تاكيد كرده است. برای مثال در اوّلين سوره نازل شده خداوند، قادری متعال كه انسان را به وسيله قلم آموزش داد توصيف شده است و در سوره قلم، سوگند اين گونه آغاز می شود: «نون» وقسم به قلم (3)
.........
.........
خط ، جلوه باطن وروح آدمی است ،بنابراين از قواعد روح تبعيت می كند . دل آگاهی بر روح آدمی مسلط است واز اين جا تجليات بی واسطه روح از مرز خود آگاهی بيرون می شود. حركت قلم از چپ به راست و از راست به چپ واز بالا به پايين بی ترديد با دل آگاهی روحانی بشر و با طنترين تمايلات آدمی پيوند می خورد.(4)
تقدم و برتری كلمه در اسلام در استفاده و به كار گيری جهانی وبالقوه خوشنويسی انعكاس يافته است. نوشتن جايگاه پر افتخاری نسبت به ساير موضوعات هنری دارد. كه كاربرد آن در اشياء روزمره ، نماهای كامل ديوار ، اسباب و وسايل مسجد ، درون وبيرون مساجد ، مقبره ها وكعبه مشهورترين جايگاه مقدس اسلام ، ديده می شود .(5)
تأثير هنر اسلامی بر سنتهای هنری دنيای مسيحی در قرون وسطی قابل توجه است. ارتباطات قابل توجه و قوای ايی كه بين دو فرهنگ وجود داشت و از همين طريق، به ويژه سر تا سر- اسپانيا و سيسيل و در دوران حاكميت Crusades ، قرب علاقه مند به شناسايی كيفيت مرموز هنر اسلامی شد. اين علاقه مندی اغلب در تقليد سبكها ، نقوش وروشها انعكاس میيافت ، ودر طرح های تزيينی معماری ، مسنوجات ، سراميك ، فلزكاری ،صنعت شيشه ، عاج وديگر اشياء هنری گسترش می يافت . رداها وهاله های اطراف سر در نقاشی های بيشمار دوران رنسانس با خوشنويسی كاذب (بدون مفهوم ) تزيين شده اند و اين مسئله مخصوصاً در نقاشيهايی كه حضرت مريم و حضرت عيسی را به نمايش می گذارند ، آشكار است.(6)
سواد و بياض خوشنويسی همان گستره عظيم نور و ظلمت را در جهان هستی ترسيم می كند و آنچه را كه خطاط آفرينش ، « جاعل الظلمات والنور » از نقش زمين و آسمان و باغ و بوستان و حوريان و پريان بر لوح وجود می نگارد ، خوشنويسی در پيش روی می نهد و از روی آن مشق می كند وآن را در سياهی و سپيدی خط خويش به زبان ديگر بيان می دارد. اين همه فرمان « فانظرو » يعنی نگاه كنيد و اين همه كتاب و خطاب « افلا ينظرون » و« افلم ينظروا» آيا نمی نگرند ، كه در قرآن آمده است همه نزد هنر مند دستور مشق نظری وعلمی است و مايه الهام هنرمند در آفرينش صورتها همين آسمان ساده بسيار نقش زمين پيچيده و پر نگاه و از همه بديعترخلقت شگفت انگيز انسان است كه به تعبير قرآن در« احسن التقويم» و زيبا ترين تناسبات آفريده شده است.(7)
.........
.........
.........
خط واقعاً زبانی در انگشتان و تابشی از روان و پيك عقل باطنی ونمايان گر فكر و معرفت درونی و نشان دهندة شناخت نفسی و مايه انس و الفت حضور و ارتباط واتصال از راه دور ، پناه گاه رازها ، حزينه وقايع و حوادث و مخزن تواريخ و معارف ، بشری است، هيچ خاطره ای از خاطر نمی گذرد و هيچ شناخت و ادراكی از عقلی تحقق نمی پذيرد و هيچ ره آوردي از فهم و هيچ خيالی از وهم به دست نمی آيد، هيچ محسوسی كه حواس او را درك كند نيست مگر آنكه با خط و كتاب و نوشتن محفوظ و به ديگران منتقل می گردد .(8)
در كتيبه های قرآنی كه معمولاً و غالباً با رنگ سفيد نوشته شده اند ، حروف كشيده مانند الفها، به گونه ای شعله آسا به سوی آسمان تمايل دارد و آن چنان پيچيده و در هم تنيده اند كه تداعی كننده هاله ای از نور می باشد. افزايش فزای سفيد بر زمينه تيره ، گويی غلبه نور بر ظلمت است .(9)
تـا نگـردی آشنـا زين پـرده رمـزی نشوی
گوش نا محرم نباشد جای پيغام سروش
.........
.........
تو هم زروی كرامت چنان بخوان كه دانی شيوه ای بود كه همه هنر مندان گذشته به آن تمسك می جستند. كسب شهرت وميل به منيت و خود نهايی نه تنها مذموم بوده بلكه هنرمند كار خويش را چون عبادت تلقين می كرده است و سعی می كرده توجه خود را فقط به حق معطوف كند در واقع به معشوق عشق می ورزيده و راز ورمز عشق بر كسی كه خود سلوك نكند و در حريم حرم قرار نگيرد آشكار نخواهد شد .
به همين دليل است كسانی كه درك اين حقيقت را ندارند منكر آن می شوند وكفر می ورزند يا از دريچه به رد و قبول آن می پردازند.(10)
.........
منابع:
1- تيتوس بور كهارت، هنر اسلامی،ترجمه مسعود رجب نيا
، سروش 1365، صفحه 57.
2- ياسين حميد سفادی، خوشنويسی اسلامی، ترجمه مهنازشايسته فر،مؤسسه مطالعات اسلامی، صفحه 35.
3- آنه ماری شيمل، خوشنويسی اسلامی، ترجمه مهنازشايسته فر
مؤسسه مطالعات اسلامی صفحه 11.
4- محمد مدد پور، تجليات حكمت معنوی در هنر اسلامی، اميركبير صفحه 178.
5- ياسين حميد سفادی، خوشنويسی اسلامی، ترجمه مهناز شايسته فر، مؤسسه مطالعات اسلامی صفحه 120.
6- همان كتاب صفحه 130.
7- حسين الهی قمشه ای ، شأن وصفا ، نگاهی به رساله آداب المشق مير عماد ، فصلنامه چليپا
شماره 1
8- آيه سيد مرتضی نجومی ، معنويت در هنر خط ،روزنه ای
به باغ بهشت ، دكتر رجبعلی مظلومی- جهادانشگاهی
9- مهدی مكی نژاد ، نقش تزئينات كاشی كاری در معمارات اسلامی ، مجموعه مقالات اولين همايش هنر اسلامی ايران ، صفحة 229
10- ايرج نعيمايی ، تأثير و تجلی قرآن بر هنر خوشنويسی و تذهيب ، كتاب ماه هنر 12 ، صفحة 5
.........
.........
با تشكر زمستان 83
.........
هنرمند گرامی آقای قدرت الله تاج ميرعالی
.........
لطفا با نظرات ارزشمند خود ما را یاری فرمایید
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید