مصاحبه احمد افشار با استاد جليل رسولي
با عنوان تلاطم درون با کلام حق
............................................................................................................
............................................................................................................
استاد جليل رسولي کمتر از يک ماه ديگر 64 سالگي خود را جشن ميگيرد، درحاليکه حدود 50 سال از اين عمر را در خوشنويسي سپري کرده است. يکي از ويژگي کارهاي اين هنرمند پيشکسوت، اين است که هم خوشنويسي کلاسيک و هم نقاشيخط در آثارش ديده ميشود و از معدود خوشنويساني است که رنگ را به خدمت خط درآورده تا آثاري پديد آورد که نقاشيخط با آنها معنا شود. شهرت اين استاد خوشنويسي مرزهاي کشور را درنورديده و براي هنردوستان چهار گوشه دنيا چهرهاي شناخته شده است. رسولي يکي از 7عضو داوري مسابقه خوشنويسي ارسيکا (استانبول ترکيه) است که خوشنويسان معتبر دنيا آثارشان را به آنجا ارسال ميکنند.
حتي فصلنامه معتبر حروف عربيه دوبي سال گذشته شمارهاي ويژه براي معرفي اين استاد ايراني و آثارش منتشر کرده که نشان ميدهد رسولي از چه جايگاه هنرياي برخوردار است. او يکي از پرکارترين هنرمندان خوشنويس کشورمان است که توانسته خوشنويسي ايراني را جهاني کند. استاد رسولي بهعنوان چهره ماندگار در رشته نقاشي خط هم انتخاب شده و بهعنوان يکي از استادان هنر ايران، آثار بسياري با الهام از مفاهيم ديني و قرآني خلق کرده است. بخش ويژه نمايشگاه مروري بر نيم قرن نقاشي خط ايران که در موزه هنرهاي معاصر تا پايان شهريور ماه ادامه دارد، به آثار اين هنرمند اختصاص يافته که با عنوان زيباي «نور علي نور» 40 تابلو از تازهترين آثار قرآني وي به نمايش گذاشته شده است.
............................................................................................................
............................................................................................................
اين تابلوها با الهام از آيه 35 سوره مبارکه نور و با ترکيب بنديهاي متفاوت و براساس درک و حس دروني هنرمند از آيه مذکور ساخته شدهاند و نشانگر هدف هنرمند در خلق فرم و فضاي جديد هستند. آيهاي که خداوند تبارک و تعالي در آن ميفرمايد: «خداوند نور آسمانها و زمين است. داستان نورش همچون چراغداني است که در آن چراغي هست و چراغ در آبگينهاي هست، که آبگينه گويي ستارهاي درخشان است، که از درخت مبارک زيتون که نه شرقي است و نه غربي، افروخته شود. نزديک است که روغنش، با آنکه آتشي به آن نرسيده است، روشني دهد، نور اندر نور است؛ خداوند به نور خويش هرکس را که خواهد هدايت کند و خداوند براي مردم مثلها ميزند و خداوند به هر چيزي داناست.»
استفاده از رنگهاي سبز، آبي و فيروزهاي در تابلوهاي اين هنرمند فضاي عارفانهاي را به بيننده منعکس ميکند. آيات قرآن، اشعار و اسماي الهي متن برخي از اين آثار را تشکيل ميدهد که در مواردي با ترکيب رنگهاي نارنجي، زرد، قرمز و قهوهاي همراه است.
بهانه گفتوگوي ما با اين هنرمند معاصر، به نمايش درآمدن آثار قرآني او ست که طي 4سال گذشته خلق و براي نخستين بار ارائه شده و پيش از اين کمتر در معرض ديد عموم قرار گرفته است.
............................................................................................................
............................................................................................................
* استاد چطور شد تصميم به برگزاري نمايشگاه قرآني با عنوان نورعلي نور در موزه هنرهاي معاصر گرفتيد؟
همانطور که ميدانيد، معمولا دوره برگزاري نمايشگاههاي من هر 4سال يکبار است و البته قصد دارم زمان برگزاري نمايشگاههايم را به 2سال برسانم. درخصوص نمايشگاه قرآني در موزه هنرهاي معاصر، بايد بگويم که من قبلا يک تابلو نورعلي نور را کار کرده بودم. بعد آن کارم را شخصي از من گرفت و الان پيش من نيست. پس از آن تصميم گرفتم روي آيه نور بيشتر کار کنم. اين بود که آمدم سوره نور آيه 35 قرآن کريم را انتخاب کردم و مدت 4سال از عمر خودم را وقف اين کار کردم و البته خدا خودش کمک کرد و خوشحالم از اينکه در اين مدت توانستم حدود 40 فرم از اين آيه کار کنم.
بهنظرم به لحاظ ترکيب بندي کار نو و فوقالعادهاي انجام دادهام که همهاش لطف و عنايت خدا بود.پس از اتمام کار دنبال جايي بودم که نمايشگاه را آنجا برگزار کنم، به گونهاي که هم حرمت آيات نوراني قرآن کريم حفظ شود و هم حرمت خودم که بيش از 50 سال کار کردهام. لذا موزه هنرهاي معاصر را بهعنوان محل برگزاري نمايشگاه قرآني انتخاب کردم. البته همانطور که مطلعيد در موزه هنرهاي معاصر نمايشگاه انفرادي برگزار نميشود ولي خب بنا به دلايلي با درخواست من موافقت شد ولي از آنجايي که فضاي موزه بزرگ است، آثار ديگر بزرگان را در کنار اين تعداد اثر بهعنوان مروري بر نيم قرن نقاشيخط گذاشتند و اين نمايشگاه قرآني برگزار شد. نکتهاي را که ميخواهم متذکر شوم درخصوص انتخاب آثاري است که روي ديوار رفته است. دوستان موزه از من درخواست کردند که بهعنوان يک کارشناس درخصوص آثار ديگر عزيزان نظر بدهم که کار چه کسي از معاصرين نسل دوم و سوم در نمايشگاه روي ديوار برود و گفتند شما هم نظارت داشته باشيد. من عذرخواهي کردم و گفتم مرا از اين کار معاف کنيد و با مکانيزم خودتان تصميم بگيريد. بعد از برپايي نمايشگاه چند نفر با من تماس گرفتند و گفتند آقاي رسولي شما چرا اجازه نداديدکار و اثر ما روي ديوار برود ؟ به آنها عرض کردم بنده چنين تصميمي را نگرفتم و دوستان هيات انتخاب خودشان تصميم گرفتهاند. اينجا باز هم اعلام ميکنم که بنده دخالتي براي انتخاب آثار و نمايش در اين نمايشگاه نداشتم.
............................................................................................................
............................................................................................................
* درباره مجموعه آثاري که به نمايش درآمده و از حس و حالي که هنگام نوشتن آيات قرآني داريد و بهنوعي آنها را خلق ميکنيد برايمان بگوييد.
اجازه بدهيد قبل از اينکه درباره مجموعه آثار با عنوان نور علي نور توضيح بدهم، به اين نکته اشاره کنم که اصولا معتقدم خلق کردن فقط مربوط به خداي يگانه است و من يک وسيلهام؛ اين باور من است. وقتي اثري را بهوجود ميآورم و خودم از آن لذت ميبرم، ميگويم خدايا اين تويي که داري مينويسي. تو اين هنر را در دستان من گذاشتهاي تا من اين خط را بنويسم. من خود را در آن دخيل نميبينم؛ چون اگر ميخواستم خودم را در اين کار مؤثر بدانم، مطمئنم تا آنجا نميآمدم و به آنچه بايد، نميرسيدم. من موقعي که دارم سوره حمد را مينويسم، احساس نميکنم که مثلا نستعين را زيباتر بنويسم بلکه احساس ميکنم خداوند دارد با من صحبت ميکند و به همين خاطر من زندگيام را روي اين کار عاشقانه و ارزشمند گذاشتهام. اشاره کرديد به حس و حال هنگام نوشتن آيات قرآني. ببينيد من در يک کار، 8سال پيش به خدا گفتم که ميخواهم برايت تبليغ کنم و ميدانم که تو نياز به تبليغ نداري ولي ميخواهم برايت بنويسم.
شعري بود از کتاب مرحوم نخودکي که ترجمه فارسي آن اينگونه است: خداوند به حضرت داوود ميگويد: برو به بندگانم اين را بگو، آنهايي که به من پشت کردهاند، اگر ميدانستند که من چگونه انتظار آنان را ميکشم و چقدر مشتاق ترک نافرماني آنان هستم، از شدت شوق ميمردند و اعضاي بدنشان از فرط عشق من از هم ميگسست. من اين مطلب را با گريه کار کردم. چون معناي آن حس و حال دروني مرا متلاطم کرد. خب يک وقتي هم هست که بهصورت اتفاقي موضوعي براي نوشتن شکل ميگيرد و گاه يک جرقه کافي است و حتي برخي اوقات يک کلمه حرف از يک فرد عادي، براي من 4 سال خط سير تعيين کرده است. کسي که خط خوشي مينويسد و احساس ميکند که دلنشين و چشم نواز است، انگار خداوند به او دنيايي را داده و اين براي او کافي است.
............................................................................................................
............................................................................................................
* بهنظر شما رابطه دين با هنر را بايد چگونه ديد و اساسا خوشنويسي چقدر وامدار قرآن و مفاهيم قرآني است؟
هنر در ذات خود مفاهيم بلند الهي را تداعي ميکند و من حين مطالعه هنرهاي گوناگون متوجه شدم که دين از هنر جدا نيست؛ حتي در هنر مدرن و آثار هنرمندان اروپايي نيز سيطره فرهنگ ديني (مسيحيت) نمايان است؛ بهطور مثال تمام آثار لئوناردو داوينچي ديني است. در هنر خوشنويسي، آيات قرآني خطاطي ميشود و حتي هنگامي که اشعار شاعراني چون حافظ، مولانا و... خوشنويسي ميشود اين اشعار نيز ريشهاي قرآني دارند و منعکسکننده فرهنگ اسلامي هستند. من در حدود
50 سالي که به هنر خطاطي ميپردازم همواره سعي کردهام مطالبي را براي خوشنويسي انتخاب کنم که مخاطب و جامعه را به سمت تعالي سوق دهد.
............................................................................................................
............................................................................................................
* بپردازيم به نقاشيخط. چرا در سالهاي اخير گرايش به نقاشيخط به نسبت خوشنويسي خصوصا در بين هنرمندان جوان بيشتر شده است؟
اين نکته را نبايد فراموش کنيم که خوشنويسي امروز نيز همچنان همان ميزان علاقهمند و طرفدار خاص خودش را دارد. البته نميتوان انکار کرد که مخاطبان خوشنويسي کلاسيک کمتر شده و در مقابل هنر نقاشيخط مخاطبان بيشتري پيدا کرده است. بهنظرم همين امر باعث رشد و پايداري خوشنويسي کلاسيک هم ميشود و از کمرنگتر شدن اين هنر جلوگيري ميکند؛ چون بالاخره وقتي توجهها جلب ميشود، خوشنويس ميآيد خط را پرورش ميدهد و به روزتر ميکند. خود اين امر باعث بها دادن به اين هنر ميشود. نکته ديگر اين است که نقاشيخط به دليل سختيهاي خودش به نوعي هرکسي را جذب نميکند؛ بهعنوان مثال برخي که به قولي اينکاره نيستند. يکي دو بار آثاري در اين زمينه خلق ميکنند و سپس اين شاخه هنري را کنار ميگذارند، چرا که واقعا نقاشيخط کار مشقتباري است. هنري است که هنرمند بايد سالها کار کند تا نامش بدون امضا کنار اثر هم شناخته شود. باز هم اين مطلب را تکرار ميکنم که کار کردن در حوزه نقاشيخط بسيار کار مشکلي است، حتي به نوعي از خوشنويسي کلاسيک هم سختتر است. کسي که در اين حوزه کار ميکند، بايد تمام رمز، رموز و ريزهکاريهاي خوشنويسي را فراگرفته باشد و بعد نقاشيخط را انجام بدهد. البته يادمان نرود که 30 تا 40 سال وقت ميخواهد تا کسي در زمينه خط کلاسيک بتواند استاد شود و کارش قابلقبول شود. البته من خوشحالم از اينکه جوانهايي هستند که دنبال اين رشته هنري هستند و نمايشگاههايي هم برگزار ميکنند و برخي از آنها هم کارشان خوب است. من اميدوارم بهتر هم بشود. اين نشان ميدهد که نقاشيخط نه تنها در ايران بلکه در دنيا موقعيت و جايگاه خيلي خوبي پيدا کرده که نشانه خوبي براي آينده هنر خوشنويسي به شمار ميرود.
............................................................................................................
............................................................................................................
* شما اشاره داشتيدکه نقاشيخط باعث رشد و پايداري خوشنويسي کلاسيک هم ميشود، با اين حال برخي معتقدند نقاشيخط اعتبار و جايگاه خوشنويسي سنتي را خدشهدار کرده است؟ اصولا چرا اين نگاه به نقاشيخط وجود دارد؟
اول بايد ببينيم تعريف ما از نقاشيخط چيست. اگر نقاشيخطي که ارائه ميشود ضعيف باشد و مجري آن توانمندي اين را نداشته باشد که يک قطعه را با قلم ني خوشنويسي يا چليپا کند، خب اين نقاشيخط نه تنها لطمه ميخورد بلکه حتي فاقد ارزش هنري هم هست. لذا کسي مجاز است نقاشيخط را شروع کند که اولش خط را خوب بداند؛ اين را من بارها در مصاحبههاي مختلف عرض کردهام و الان هم تکرار ميکنم. ببينيد نقاشيخط چيزي نيست که هر کس از پشت ميز مدرسه آمد، بنشيند و نقاشيخط کار کند؛ بايد توانمند باشد، بايد خط را کمال و تمام دريافت کرده باشد و واقعا به مرحله استادي به معناي واقعي آن رسيده باشد؛ يعني بايد مجاز باشد يعني بايد بتواند اثري که خلق ميکند واقعا حرفي براي گفتن داشته باشد تا مجاز به اين کار باشد و با آن پشتوانه و يک سرمايه کاري که دارد اين کار را انجام بدهد، چون همانطور که گفتم نقاشيخط کار بسيار مشکلي است.
آن کساني که تجربه کردهاند ميدانند اين کلام چه مفهومي دارد. کسي که نقاشيخط کار ميکند خيلي بايد قدرتمند باشد که بتواند آن روحي را که در خوشنويسي کلاسيک ما هست مانند خطي که با مرکب نوشته ميشود در نقاشيخط بدمد و پياده کند و اين کار فوقالعاده مشکلي است. کسي که نقاشيخط کار ميکند بايد رنگ را خوب بشناسد؛ يعني رنگي که برازنده خوشنويسي ماست به آن بپوشاند. خوشنويسي هر رنگي را قبول نميکند، بايد رنگ را بشناسد، فرم خط را بداند، حرکتهاي آهنگين خط را شناخته باشد؛ يعني اينها را درک کرده باشد. لذا اگر اين مواردي که گفتم رعايت شود، من معتقدم نقاشيخط نه تنها به خوشنويسي لطمه نزده و نميزند، بلکه باعث شکوفايي آن هم خواهد شد. در مقابل اگر نقاشيخط يک کار ضعيف و مبتذل باشد، قطعا به جايگاه خوشنويسي لطمه خواهد زد؛ مثلا بعضي را ميشناسم که نقاشيخط را تجربه کردند و ديدند که کار سختي است، شروع کردند به بد گفتن درباره نقاشيخط؛ اين صحيح نيست و کاملا اشتباه است؛ مثلا اگر من درباره خوشنويسي صحبت ميکنم اگر به هر شخصيت خوشنويسي بيحرمتي کنم يعني در حقيقت بهخودم بيحرمتي کردهام؛ اينها همه از يک زير شاخهاند. البته نقاشيخط توانمندي بيشتري ميخواهد، يعني آدم خيلي چيزها بايد ياد بگيرد.
به قول قديميها خيلي فوتوفن دارد. شما تجربه کنيد ببينيد چقدر فوت و فن ميخواهد. من خودم هم کار کلاسيک انجام ميدهم و هم کارِ مدرنِ نقاشي خط. در زمينه نقاشي خط هم استادي نداشتم و خودم در اين زمينه کار کردم و تجربه اندوختم. بهدليل اينکه از همان کودکي عاشق رنگ بودم و آثار نقاشي را به دقت بررسي ميکردم و هميشه بر اين اعتقاد بودهام که تمام هنرها به هم پيوسته هستند و يک هنرمند زماني پيشرفت خواهد کرد که به تمام هنرها توجه داشته باشد زيرا تک بعدي نگاه کردن، فکر و ذهن انسان را محدود ميکند.
از طرف ديگر بهنظر من اصل هنر، نوآوري است و با نوآوري است که هنر يک هنرمند جاودانه ميشود. من تاکنون از هيچ کس رنگ را ياد نگرفتهام و هيچ گاه از احدي نپرسيدم اول چه کار کردي يا چه مراحلي را طي کردي، در عوض تا ميتوانم ديگران را راهنمايي ميکنم.
من خودم آن موقعها که کار ميکردم تشنه و ديوانه کار بودم؛ بعضا روزي 18ساعت هم کار ميکردم. يک موقع نشد که از فوت و فن کسي سؤال کنم. خودم در ميآوردم و موقعي هم که آدم خودش به فوت و فني دست پيدا ميکند خيلي لذتبخش است. بنابراين نگاه کردن به کار کساني که کار کردند يا قديميهايي که به هر حال تجربههايي داشتند عنصر بسيار مهمي است. به عقيده من نقاشي خط اگر بد کار شود لطمه ميزند و اگر درست کار شود باعث رونق خوشنويسي خواهد شد. باز تأکيد ميکنم اگر درست اجرا بشود، اگر از زيربناي درستي برخوردار باشد ميتواند خوشنويسي را به درجهاي برساند که در نمايشگاههاي داخلي و خارجي قابل عرضه باشد.
............................................................................................................
............................................................................................................
* استاد، شما در کشورهاي خارجي خيلي نمايشگاه گذاشتهايد. خوشنويسي اينجا و کشورهاي خارجي چقدر متفاوت است؟
من تاکنون بيش از 33نمايشگاه انفرادي در ايران و 23نمايشگاه خارجي را در کشورهاي مختلف برگزار کردهام. موقعي که در يکي از کشورهاي عربي کارم را مطرح کردم، خوشنويسهاي کشورهاي عرب آگاهانه به کار نگاه کردند و آگاهانه ارزشگذاري کردند. البته خوشنويسان عرب به خوشنويسان ايراني خيلي علاقهمندند و جالب است همه را ميشناسند، چون من با آنها اکثرا از نزديک دوستي دارم، ارتباط دارم، خيلي علاقهمندند و خيلي احترام قائل هستند براي خوشنويسان درجه يک ايراني، خيلي حرمت ميگذارند همه را ميشناسند.
* آنها هم مثل ما، هم خط کار ميکنند هم نقاشي خط و هم مدرن؛ هر سه رشته را دارند.
در کل کشورهاي عرب براي نستعليقنويسان ما بسيار ارزش قائل هستند چون برايشان خيلي جذابيت دارد. بهنظرم يکي از راههايي که بسيار ميتواند در بسط و گسترش هنر ما مؤثر باشد، همين اعزام هنرمندان به کشورهاي عربي است که البته در حال حاضر صورت ميگيرد و جا دارد بيشتر شود و همچنين از هنرمندان آنها هم دعوت کنند. برقراري اين ارتباطات خيلي ميتواند در بسط و گسترش هنر ما، مؤثر باشد چون شيوهها مختلف است؛ مثلا من در نمايشگاهي در چين آقايي را ديدم که نستعليق مينوشت و خيلي هم بد مينوشت، ولي خب بسيار علاقهمند بود. همچنين در کشور لبنان چند نفر بودند که به نسبت خودشان خيلي هم خوب نستعليق مينوشتند. در کشورهاي عربي در کويت و قطر هم افرادي هستند که اين کار را ميکنند.
خيلي خوب است که ارتباطات ما مخصوصا با اين کشورهاي همسايه بيشتر بشود، چون به هر حال اينها هنرهاي جهان اسلام محسوب ميشوند. غرض حرف من مخصوصا به هنرمندان جوان اين است که هر هنرمندي بايد بداند در دنياي هنرهاي ديگر چه ميگذرد نه اينکه فقط به نقاشي يا خوشنويسي اکتفا کند. بايد بداند در دنياي نقاشي، موسيقي، سينما، عکاسي، مينياتور و... چه ميگذرد.
استاد جليل رسولي در يک نگاه
مرور آثار جليل رسولي تمامي مسائل و فراز و نشيبهاي دوران 50ساله اخير را نشان ميدهد و اين بدان معناست که يک هنرمند در جايگاه ممتازي قرار دارد و وجود او، نماينده هنر خاص دورانش است.
پر کاري يک هنرمند هم بهطور دقيق در اين شرايط مفهوم پيدا ميکند؛ زيرا توانسته آيينه دوران خودش باشد. اين هنرمند در زمينه خوشنويسي از سرآمدان نقاشيخط نيز محسوب ميشود.
استاد جليل رسولي متولد 4مهر 1326 در همدان.
ترک تحصيل و آغاز سالهاي تجربه 1340
حضور در محضر تعاليم استاد سيدحسن ميرخاني 1347 تا 51
نخستين نمايشگاه انفرادي در گالري سيحون،1352.
نمايشگاه گروهي لندن، 1355.
نمايشگاه انفرادي تهران، 1356.
نمايشگاه انفرادي نگارخانه شيخ تهران، 1357.
نمايشگاه انفرادي فرهنگسراي نياوران تهران، 1358.
نمايشگاه انفرادي موزه نگارستان تهران، 1358.
نمايشگاه انفرادي انجمن فرهنگي فرانسه تهران، 1359.
نمايشگاه انفرادي موزه هنرهاي معاصر تهران، 1360.
نمايشگاه انفرادي پاکستان، 1360.
برپايي نمايشگاه انفرادي در موزه هنرهاي معاصر 1365
دريافت مدرک استادي از استاد سيدحسن ميرخاني 1367
شرکت در نمايشگاه گروهي دوسلدورف آلمان 1370
برگزاري چندين نمايشگاه در انگلستان و کانادا، 1382.
برگزيده بهعنوان چهره ماندگار، 1382.
برگزيده بهعنوان خادم قرآنکريم، 1382.
معرفي به عنوان عضو وابسته فرهنگستان هنر 1382
برگزاري نمايشگاه انفرادي در رياض عربستان، 1383.
برگزاري نمايشگاه باغ ملکوت در فرهنگستان هنر، 1384.
چاپ و انتشار چهارمين کتاب آثار با نام باغ ملکوت، 1386.
نمايشگاههاي گروهي خوشنويسي در بحرين و امارات، 1387.
داوري جشنواره هنرهاي تجسمي فجر، 1388.
خوشنويسي گنبد بيروني حرم حضرت معصومه، 1389.
شرکت در ورک شاپ شانگهاي چين و شرکت در نمايشگاه گروهي الجزاير.
برگزاري نمايشگاه انفرادي در شارجه امارات و همچنين داوري آثار خوشنويسي جهاناسلام در شارجه.
داور خوشنويسي ارسيکا استامبول ترکيه.
شرکت در نمايشگاه خوشنويسي در سوريه و کويت.
برگزاري نمايشگاه برگزيده آثار در موزه سعدآباد.
شرکت در نمايشگاه استادان بزرگ نستعليق در موزه هنرهاي معاصر تهران.
انتخاب بهعنوان مشاور مرکز هنرهاي تجسمي.
نگارش کتيبه مدور70متري به خط نستعليق، براي نماي بيروني گنبد مطهر حضرت معصومه(س).
انتخاب بهعنوان پيشکسوت قرآني
دريافت نشان درجه يک هنري از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
کتابت ترجمه فارسي نهجالبلاغه و ديوان حضرت امامره .
مصاحبه از : احمد افشار
منبع: http://vanews.ir/view-1121.html
............................................................................................................
لطفا با نظرات ارزشمند خود ما را یاری فرمائید
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید