« بخش سوم »
هندسه ی نهفته درخوشنویسی وحضورآن درنشانه نوشته های ایرانی(باتاکیدبرخط نستعلیق)
مقاله ای از هنرمند گرامی آقای سعید خوش منش از شهرستان میاندوآب
..........
..........
خوشنويسي حروف الفبا به صورت مفرد و تنها :
در اينگونه از نشانه نوشتهها، از حروفات مفرد خوشنويسي به عنوان نشانه نوشته استفاده ميشود و يك حرف مفرد يا يك قسمتي از يك حرف را انتخاب كردهايم ميتواند به عنوان يك نشانه مورد استفاده قرار بگيرد. بيشتر در اينگونه از نشانهها از حروف نستعليق استفاده ميشود چرا كه قابليت بصري و زيباي نستعليق به تنهايي هم ميتواند بعنوان يك نشانه مورد استفاده قرار گيرد. در حقيقت خط نستعليق يكي از نابترين و انتزاعيترين هنرهاست و حروفات آن تكتك از انتزاعيترين شكلها به شمار ميروند و از زيبايي خاصي برخوردار هستند.
..............
استفاده از خوشنويسي يك يا چند كلمه :
در برخي از نشانه نوشتههاي ايراني كه با استفاده از خوشنويسي اصيل طراحي ميشوند از خوشنويسي يك يا چند كلمه يكنشانهاي را طراحي ميكنند. يعني اگر يك كلمه يا چند كلمهاي كه قرار است در طراحي نشانه نوشته مورد استفاده قرار گيرند بصورت زيبا خوشنويسي و در حقيقت طراحي شوند ميتواند به عنوان يك نشانه نوشته قلمداد شوند. در اينگونه موارد از خطوط نستعليق- شكسته نستعليق و ثلث بيشتر استفاده ميشود مانند فرهنگسراي نياوران كار استاد محمد احصايي كه يك نشانه نوشتهي طراحي شده با استفاده از خوشنويسي شكسته نستعليق ميباشد. يا فرهنگستان هنر كه يك نشانه نوشته با خط نستعليق ميباشد فقط «ن» فرهنگستان بصورت شكسته گرافيكي طراحي شده است. كه نوشته را از حالت صرف خوشنويسي خارج ميكند و يك بار گرافيكي به نوشته ميدهد. و در اين نوع نشانه نوشتهها ميتوان هم از خوشنويسي صرف استفاده كرد و نيز ميتوان با استفاده از بار گرافيكي كه به نوشتهها داد به طراحي نشانه پرداخت. كه نمونههاي زيادي از اين دست در نشانه نوشتههاي امروزي قابل مشاهده است. و طراحان ميتوانند با شناخت خطوط اصيل ايراني از اين موارد خوشنويسي استفاده بجا داشته باشند و بر غناي فرهنگي و هنري گرافيك امروزي بيفزايند. چرا كه فرم خوشنويسي اصيل ايراني در اكثر خطوط آن يك فرم ناب انتزاعي و يك گرافيك ناب ميتواند مطرح باشد. نكته بسيار مهم ديگر كه جهت تكميل و تفهيم مطلب ذكر آن ضروري بنظر ميرسد بحث رعايت تقدم و تأخر مفردات و حروف و كلمات ميباشد بدينسان كه نحوهي توالي و ترتيب مفردات و چيدمان كلمات و نقاط طوري باشد كه به خوانده شدن آسان كلمه يا كلمات آسيبي وارد نيايد. چرا كه خوانايي از اركان مهم نشانه نوشته به حساب ميآيد.
..............
استفاده از تكرار كلمهي خوشنويسي شده :
از ديگر روشهاي طراحي نشانه نوشتهي ايراني با استفاده از خوشنويسي ميتوان به تكرار كلمهي خوشنويسي شده اشاره كرد. طراح در اين روش ميتواند از تكرار يك يا چند حرف و يا كلمه نشانهي قابلي را طراحي نمايد بدين صورت كه يك حرف يا كلمه را بصورت منظم و قانونمند تكرار كند و يا حروفات مشترك و يكسان يك نشانه نوشته را تشخيص داده و به طراحي يكسان آن بپردازد كه در اينصورت به يك ريتم منظم دست پيدا خواهد كرد در شكلهاي زير اين مطلب به زيبايي ديده ميشود كه طراح توانسته از طراحي عناصر شبيه به هم جهت توالي و ريتم در مفردات به زيبايي هر چه تمامتر سود جويد.
..............
تلفيق عناصر تصويري با مفردات خوشنويسي :
هنرهاي اصيل ايراني هميشه در طول تاريخ و بنا به ادعاي تاريخ با يكديگر در ارتباط تنگاتنگي بودهاند و هميشه لازم و ملزوم يكديگر بودهاند مثلا در دورههاي صفويه و بعد تا دورهي قاجار هميشه هنرهاي خوشنويسي- نگارگري اعم از تذهيب، تشعير و يا مينياتور بنوعي با همديگر در تعامل بوده و به زيباتر شدن ديگري كمك شاياني ميكردند. مثلاً وقتي قطعهاي خوشنويسي كار ميشد از هنر تذهيب براي زيباتر جلوه نمودن خط استفاده ميكردند و يا بالعكس. يعني هميشه در ارتباط با همديگر بودند كه مثال بارز آن خط گلزار است : كه در شيوه گلزار قطعهي خوشنويسي شده را در داخل مفردات آن گل و مرغ نقاشي ميكردهاند و به زيبايي خط كمك ميكرده است. و يا انواع مثالهاي ديگر.
مثلاً از انواع ديگر اين نوع نشانه نوشتهها كه امروزه طراحي ميشوند يك نمونه نشانه «آراز» ميباشد كه متعلق به يك آموزشگاه هنرهاي تجسمي ميباشد. ساختار نشانهي «آراز» از خط شكسته نستعليق بهره گرفته شده است. آراز در زبان تركي اسم رود ارس ميباشد و فرمي كه در كلمهي آراز طراحي شده آخر حروفات بصورت حركات آب و موج آب ميباشد. و چون اين آراز براي يك آموزشگاه هنري ميباشد، عوض نقطهي آراز از يك پالت نقاشي استفاده نمودهام كه بيانگر هويت هنري نشانه مي باشد و در زير نشانه آراز هم با خط تايپي، البته تغيير يافته و دستكاري شده عنوان «آموزشگاه هنرهاي تجسمي» نوشته شده است. و يك نمونه بارز از تلفيق عنصر بصري با نوشتهي خوشنويسي ميباشد. البته بايد در نظر داشت كه عنصري كه تلفيق با خط ميشود بايدكاملاً بجا و هوشمندانه باشد و يك وصلهي ناجور و ناهماهنگي نباشد كه در اينصورت آن زيبايي و بيان لازم و تأثير كافي را نخواهد داشت و مطمئناً در ذهن ماندگار نخواهد بود. رنگ پالت هم رنگ (نارنجي) در نظر گرفته شده است و متضاد با نوشته ميباشد و اين به ماندگاري در ذهن كمك ميكند.
..............
استفاده از دفورماسيون خط :
يكسري از نشانه نوشتههايي هستند كه طراح گرافيك با شناخت كافي از قواعد خط و خوشنويسي و دست بردن در آن قواعد و بنوعي دستكاري كردن در اندازهي حروف يا تغيير زاويه نگارش خط طراحي ميشوند و ميتوان گفت كه در اكثر نشانه نوشتههايي كه امروزه شاهد آن هستيم و از خوشنويسي اصيل بهره ميبرند از اين قانون تبعيت ميكنند. چرا كه اين دفورماسيون و استحاله نمودن بعضي از قواعد خوشنويسي براي هرچه بهتر نمودن بار گرافيكي نشانه نوشتهها از اهميت بسياري برخوردار است. و چنانكه ميدانيم لازمهي طراحي خوب اينگونه از نشانه نوشتهها آگاهي كافي از قواعد خوشنويسي ميباشد ولي بعضاً مشاهده ميشود كه برخي از طراحان گرافيك بدليل عدم آگاهي كافي از اين قواعد دست به يكسري كارهايي در اصول و قواعد خط ميزنند كه هم ماهيت خط را خدشهدار ميكنند و نيز آن زيبايي را كه بايد نشانههايشان داشته باشد را نخواهد داشت و در كل به زيباييشناسي جامعه و درك عمومي گرافيك هم لطمه ميزند.
لذا بهتر است طراحاني كه از قواعد خوشنويسي اطلاع چنداني ندارند حتيالامكان در اينگونه طراحيها از خوشنويسان راهنماييهاي لازم را دريافت نمايند تا كاري كه انجام ميدهند درست از آب در بيايد. بسيار مشاهده شده است كه در طراحي اين نوع از نشانه نوشتهها، طراحي كه به قواعد خط آشنايي نداشته است. در طرحهايشان دندانهاي را اضافه يا كم گذاشتهاند و يا بصورت نا صحيح از اين قواعد استفاده كردهاند كه در كل غلط بوده است.
شكلهاي ذيل نمونههايي از اين نوع نشانه نوشتهها را نشان ميدهد.
..............
استفاده از روحيه ي سياه مشق :
خوشنويسي ايراني داراي انواع قالب ميباشد كه در آن قالبها خطاطي انجام ميپذيرد. مثل قالب چليپا- كتابت- سطر- قطعهنويسي- كتيبه- سياهمشق و...
سياهمشق يكي از نابترين و زيباترين قالبهاي هنري خوشنويسي ميباشد كه در آن هنرمند خوشنويس فارغ از هرگونه تقريباً قيد و بند به تكرار حروفات و كلمات خوشنويسي ميپردازد و به تركيبات بديعي دست ميزند. در حقيقت بنوعي ميتوان گفت كه سياهمشق يكي از نابترين قسمتهاي هنري خوشنويسي است. هنري ناب و انتزاعي. هنرمند گرافيك نيز با اطلاع از اين قالب ناب و با استفاده از اين روحيه كه تكرار و ريتم در آن نقش اساسي را ايفا ميكند، دست به طراحي نشانه نوشتههايي در اين قالب ميزند. چراكه تكرار حروف و كلمات در نشانه نوشتهها بنوعي تأكيد بر آن است. كه ميتوان در نشانهها از آن به نحو احسن سود جست. در اينگونه از نشانه نوشتهها حروف با همديگر درگير ميشوند و توي دل هم ميروند و سياه مشقگونه فرم بديعي را ايجاد مينمايند. و در اين قسمت ديگر شايد حروف آن خوانايي لازم را بعضاً نداشته باشند فقط فرم زيباي آن است كه با مخاطب ارتباط برقرار ميكند و طراح گرافيك با استفاده از اين فرمهاي زيبا و بديع به خلق آثاري نو و تازه در گرافيك دست ميزند. لازم به يادآوري است كه هنر اصيل خوشنويسي ايران داراي قابليتهاي زياد بصري ميباشد كه طراحان هنرمند ميتوانند به خوبي از اين قابليتها براي هرچه بهتر و غنا بخشيدن به گرافيك ايراني بهره ببرند. حروف خوشنويسي ايراني بنظر بعضي از طراحان امروزي شايد براي متن، بخصوص متنهاي علمي، سياسي و يا اجتماعي مناسب نباشد چون يك گذشتهي هفتصد ساله در خط نستعليق و حتي قديمتر از آن در ديگر خطوط را دارا ميباشد ولي همين حروف سنتي با تركيبات بجا و مناسب بهترين نوع فرمها و بديعترين اشكال را ميتوانند براي گرافيك امروزي خلق نمايند و طراحان ايراني با داشتن اين گنج عظيم و پشتوانهي هنري مطمئن در خلق آثار بيشمار هنري با فراغ خاطر ميتوانند عمل نمايند. يعني اصطلاحاً يك گنج عظيمي در خانه است و با اطمينان خاطر ميتوان از آن بهره برد و استفاده نمود.
روحيهي خوشنويسي سنتي(خط نستعليق ) يك روحيه هفتصد ساله است و ريشه در قدمت ما دارد و فرهنگ و آداب و رسوم ما را تشكيل ميدهد و آسان بدست نيامده كه بخواهيم آنرا آسان از دست بدهيم؛ چون در طي اين سالها دائماً در كتابها و ديگر موارد اين خطوط تكرار شدهاند و شايد براي ما عادي بنظر برسند ولي اين نوع خوشنويسي براي هنرمندان ديگر كشورهاي خارجي، يك خط زيبا و شگفتانگيز بنظر ميرسد. و طراحان ايراني ميتوانند با تغيير در فرم ظاهري بعضي از حروفات به شرطي كه به ساختار خط لطمهاي وارد نشود به طراحي بپردازند و آثار جديد و نويي را خلق نمايند. و سبك جديدي را در گرافيك نوين ايراني ايجاد نمايند
طراحي نشانه با استفاده از خطوط طغري و بنايي :
طغرا واژهايست تركي، اصل آن را از لغت تورقا، طورغي و طورغاي به معني كمان و كماندار است و چون امضاها را با خطوط مورب و منحني و قوسي ميساختهاند آنرا طورغاي كه بعداً طغرا شده است گفتهاند.
خطوط طغري را مورب و كماندار مينويسند و بيشتر حالت نشانه را در اين نوشتهها را مدّنظر قرار ميدهند. اين نوع از خوشنويسي شايد علل پيدايش آنهم براي امضا نمودن و مشخص كردن مالكيت بوده است و اشخاص اسامي خود را با اين خطوط نوشته و امضا ميكردند. مثل نشانه نوشتهي انجمن خوشنويسان ايران و ديگر مواردي كه در آن خطوط طغري استفاده شده است.
از خط بنايي كه كوفي بنايي هم به آن اطلاق ميشود يا همان خط معقلي هم بنا به ساختار انتزاعي و معماريگونه آن در نشانه نوشتهها استفاده ميشود. و بيشتر كتيبههايي را كه قرار است با آجر كار كنند در سر ابنيهها و مكانهاي مذهبي مخصوصاً از اين نوع خط استفاده ميشود. كه طراحان گرافيك ميتوانند از اين قابليتها نيز براي طراحي نشانه نوشتهها از آن استفاده كنند.
نتيجه گيري
..............
رونالد بارتز اديب و فيلسوف فرانسوي ميگويد : «در گذشته عكسها و تصاوير معنا را به تصوير ميكشيدند و امروزه نوشته تصاوير را با خود حمل ميكنند و تصاوير را با فرهنگ و تصورات آميخته ميسازند».
نوشتار جدا از رسالتي كه بر عهده دارد (خبر رساني) با تبديل شدن به يك فرم در تركيببندي (كمپوزيسيون) به عنوان يك اثر تجسمي مستقل، نقوش ماندگاري را در ذهن مخاطب بر جاي ميگذارد و براي اينكه طراح بتواند يك طراحي موفق از نشانه نوشته داشته باشد، جدا از بهرهگيري از تكنيكهاي مختلف و رعايت منظم و تناسب به خلاقيت و ممارستي نياز است كه طراح از طريق آن ميتواند به ارائه هر چه بيشتر پيام از طريق نوشتار نزديك شود.
حروف فارسي با توجه به فرهنگ و سنتهاي نوشتاري اين مرزبوم به هم چسبيده است و اين ويژگي موجب شده تا از قابليتهاي چاپي الفباي فارسي كاسته و عرصه براي طراحي هنرمندانه حروف تنگ شود. و به عكس جدا بودن حروف لاتين از نظر نگارش دست طراحان گرافيك غرب را در طراحي و تثبيت انواع حروف الفباء و حروف لاتيني باز كرده است به طوري كه هر ساله انواع فونتهاي گوناگون در طرحها و شكلهاي مختلف به دنياي گرافيك ارائه ميگردد.
و اما ما در اين زمينه ضعيف عمل كردهايم با وجود يك پيشينهي چندين صدساله در هنر خوشنويسي و يك قدمت هفتصدساله در خوشنويسي نستعليق هنوز نتوانستهايم از هنر اصيل خود بهره كافي را ببريم و همچنان در كشف استعدادهاي خط فارسي و در بكارگيري گرافيكي آن به عللي ضعيف عمل كردهايم. از طرفي جامعه خوشنويسي ايران و انجمن خوشنويسان ايران كه متولي اين امر در جامعه ميباشد و در خوشنويسي نستعليق به حد كمال رسيده است و چندين سال است كه تكرار مكررات مينمايند. بايد به عنوان يك مدرسه و مركز خطشناسي با توجه به پشتوانه عظيم و غني و با سابقه طولاني در اين زمينه به ابداع خطوط جديد و مدرن مطابق نيازهاي كنوني جامعه گرافيك اقدام كند. چراكه خطوط شناخته شده فارسي مسير تكامل خود را طي ساليان طولاني طي كرده است و حال به خلاقيت و شكوفايي خطوط جديد نياز دارد و طراحان گرافيك با توجه به رشته تخصصي خود نبايد به حروف و كلمات و متن آثار خود فقط از جنبه اطلاع رساني نگاه كنند. نوشتار، فرم و شكل خود را از موضوع و محتوا ميگيرد و در كل تركيببندي اثر سهيم ميشود امروزه حروف و كلمات و خط فارسي به يك ساختار نو و بديع نيازمندند.
در اين موضوع هندسه نهفتهي خط در خوشنويسي و حضور آن در نشانه نوشتههاي ايراني يك سري مطالب را مورد مطالعه قرار داديم كارهايي را كه تا الان به آن توجهي نشده بود و يا بيتفاوت از مقابل آن رد شده بوديم به تحقيق گذاشتيم. و خط نستعليق را كه جزئي از فرهنگ ايراني و اسلامي ما محسوب ميشود مورد بررسي و كنكاش قرار داديم هندسهي موجود در خط را بررسي كرديم و حتي به تناسب طلائي كه در خط نستعليق موجود است پي برديم و آگاه شديم.
از اين همه موارد ذكر شده در اين پاياننامه اينطور حاصل ميشود كه خط نستعليق با پيشينهي هفتصد ساله جزء يكي از هندسيترين و ديزاين محورترين خطوط رايج در ايران به شمار ميرود چرا كه اگر اين هندسه در خط وجود نداشت آموزش اين خط كه با استفاده از هندسه و مربعهاي شاخص همچون مثلاً «ب» كوتاه پنچنقطه است، يا الف سه نقطه، با دشواري انجام ميگرفت و اين خط يكي از دقيقترين و اصوليترين خطوطي است كه تا به امروز طراحي گرديده است و در ساختار اين خط ما شاهد حضور تناسب طلائي (تناسب ايزدي) هستيم و اين نشان ميدهد كه مبدع يا مبدعان اين خط با الهام از نظم و تناسب موجوددر طبيعت و آگاهي از آن و نيز آگاهي از هندسه و اندازه دست به ابداع اين خط زدهاند. و از اين خط براي نوشتار روزمره مثل متن كتابها و رسايل و مكاتبات اداري و كشوري و كلاً در همهي امور استفاده ميكردند. و كلام وحي را نيز در آن عصر با اين خط مينوشتند و كلام انبياء و اولياء نيز با آن نگارش مييافت و اين خط در جامعه جايگاه ويژهاي بدست آورد و در كليه مكاتبات بطور كامل از آن استفاده گرديد.«پرواضح است كه يكي ازافتخارات خوشنويسي وخوشنويسان تقرب وارادتي است كه به آستان قدس الهي داشته اندوبدان مي بالنداين نه تنهاهنر،هنرمحض ،كه گونه اي تمناي وصل است.شكلي ازدعاست وذكر[24]». ولي با گذشت زمان و با مدرنيزه شدن كشور و اينكه كشور در حال پيشرفت بود و امكانات جديد چاپي وارد كشور شده بودند و براي اينكه زودتر و سريعتر بتوانند كتابها و ديگر نشريات را به طبع و چاپ برسانند كمكم از رونق آن كم ميشود و خطوط چاپي نسخ كه در دستگاههاي چاپ تعريف شده بودند جاي آنرا ميگيرند و به تدريج عملاً از رونق خط نستعليق كاسته ميشود و اين خط بعد از اين مراحل بيشتر جنبهي هنري پيدا ميكند. و در تابلوهاي هنري خودش را نشان ميدهد و كاربرد آن به مقدار قابل ملاحظهاي كم ميشود و خوشنويسان بيشتر در نوشتن كتيبهها- قطعههاي خوشنويسي و بعضاً چليپانويسي و كتابت بعضي از كتب نفيس هنري و ادبي از اين خط استفاده ميكنند. در حاليكه كل جامعه و زيباييشناسي خوشنويسي مردم در اين روزگار كلاً تغيير پيدا كرده است كه ساختارنوشتاري آنها ازخط نسخ ميباشد استفاده ميكنند و حتي دست نوشتههاي مردم نيز با اين روش بوده و مردم شبيه خط نسخ مينويسند.
ولي با شناخت كامل از خط نستعليق و پيشينهي آن و مشاهدهي ظرايف و هندسهاي كه در آن نهفته است و زيبايي چشم نوازي كه در آن شاهد هستيم و با كمي تغيير در ظواهر اين خط به شرطي كه به ساختار اصلي آن لطمهاي وارد نشود ميتوانيم اين خط را از حالت سنتي خود خارج كرده و به صورت يك فرم و عنصر امروزيش درآوريم و در بسياري از موارد از آن استفاده بكنيم. همانطوريكه در بخش پروژه عملي و با مشاهدهي آثار اين بخش متوجه ميشويم كه ساختار كليهي اين نشانه نوشتهها خط نستعليق و يك دو تا نيز خط ثلث و شكسته نستعليق بوده ولي با فرم امروزي و حال و هواي مدرن امروزي ارائه گرديدهاند.
با شناخت كامل از اين خطوط كه سرمايههاي غني و فرهنگي ما محسوب ميشوند ميتوانيم به يك بيان مستقل و يك بيان گرافيكي مستقل در دنيا دست پيدا كنيم. چرا كه گرافيك امروزي ايران به اين زبان نياز دارد چرا كه كليهي مراحل تقليد و آموزشي خود را از بسياري از مكاتب گرافيكي دنيا پشت سر گذاشته است وگرافيك ايراني الان آنقدر پخته و حساب شده است كه بتواند با استفاده از فرهنگ اصيل خودش و با بهرهگيري از عناصر غني فرهنگي خود كه همانا خط نستعليق يكي از نمونههاي آن ميباشد ميتواند به اين بيان دست پيدا كند. درست است كه حروف نستعليق ما به هم چسبيده است و در كار تايپ با ماشين دچار فاصلههايي ميشود كه از لحاظ گرافيكي براي چشم خوشايند نيست و اصطلاحاً اين حروف براي كار با ماشين تايپ طراحي نشدهاند. و زيبايي كه حروف لاتين در تايپ كردن را دارند، حروف ما ندارند. ولي انصافاً فرم زيباي حروف نستعليق و بكارگيري هنرمندانه از اين حرفها براي طراحي نشانه نوشتهها و ديگر موارد گرافيكي ... ميتواند به غناي گرافيكي امروزي ما بيفزايد و در طراحي زيباي نشانه نوشتهها كمك شاياني به ما بكند. اين حروف و اين خط قابليت زيادي دارند كه طراحان گرافيك بتوانند از آن براي طراحي نشانه نوشتهها استفاده كنند. به شرطي كه طراحان گرافيك آشنا با اصول و قواعد خوشنويسي باشند و يا اگر آشنايي كافي ندارند در طراحي نشانه نوشتهها بايد از خوشنويسيها و كسانيكه در خط سر رشته دارند و خبره هستند بايد كمك گرفته شود.
در اين تحقيق مشخص شد كه اكثر رسم الخطهايي كه تا كنون طراحي شدهاند داراي هندسهي مشخص و منظم و ترتيب خاصي ميباشند كه اين هندسه حتي در الفباي لاتيني، يوناني، فينقي و ... ديده ميشود. و در تمام دنيا در طراحي حروف الفباء از اندازهي مشخص و هندسهي خاصي پيروي شده است.
موضوع هندسهي نهفته خوشنويسي و حضور آن در نشانه نوشتههاي ايراني يك موضوع تازه و نويي است كه به عنوان يك پاياننامه در مقطع كارشناسي ارشد در محيطهاي دانشگاهي مورد مطالعه قرار ميگيرد.
قبل از اين يك تحقيق در مورد تناسب طلايي در خط نستعليق توسط هنرمند گرامي جناب آقاي جواد بختياري تحت عنوان «جوهره و ساختار هندسي خط نستعليق» صورت گرفته بود. كه جاي تأمل ميباشد و براي هنرجويان و دانشجويان هنر قابل استفاده مي باشد. و بنده در اين پروژه اين ساختار هندسي را عميقاً مورد تجزيه و تحليل قرار داده و به روابط ميان حروف و اندازه و درجهي آنها پرداخته و اين هندسه را در مورد نشانه نوشتههايي را كه با خط و خوشنويسي طراحي شدهاند مورد مطالعه قرار دادهام. و در اين راه سختيهايي را نيز متحمل گرديدهام از آن جمله كه منابع مكتوب و موثق در مورد هنر خوشنويسي و حتي گرافيك ايراني زياد در دست نداريم و دستاندركاران فرهنگي ما از اين لحاظ ضعيف عمل كردهاند. ما اگر بخواهيم در مورد مثلاً مكتب سوئيس يا لهستان يا هر مكتب خارجي ديگر مطلب تهيه كنيم به راحتي ميتوانيم از كتب خارجي يا كتب ترجمه شده و اينترنت اين مطالب را بدست بياوريم در حاليكه پيدا كردن مطلب علمي در مورد گرافيك ايراني- هنر خوشنويسي ايراني چندان كار آساني نيست و مطالبي هم كه وجود دارند، بعضا سليقهاي و شخصي ميباشد و چندان جاي اعتبار ندارد. لذا بنده به عنوان يك پژوهشگر كوچك كه تازه قدم در اين راه گذاردهام و اينهمه كمبود را احساس نمودهام لازم ميدانم كه عرض كنم.
كاستيهاي زيادي در اين راه وجود دارد و نيز مطالب و موضوعات زياد دست نخوردهاي وجود دارند كه جوانان اين مرزوبوم ميتوانند آنها را انتخاب كرده و در مورد آنها به تحقيق و تفحص بپردازند و فرهنگ و هنر خودشان را به دست خويش مكتوب نمايند نه اينكه مثل سالهاي نه چندان دور گذشته كه تاريخ هنر ايران را غير از ايرانيها نوشته و نظر دادهاند و مشخص است كه اينگونه افراد هر چقدر هم با انصاف باشند باز هم آن افتخارات گذشته ايراني را، آن فرهنگ عظيم ايراني و اسلامي را آنطوري كه بايد درك نخواهند كرد و هميشه به نفع خودشان قلم خواهند زد.
ولي دانشجويان و دانشپژوهان جوان ايراني ميتوانند با اختيار اين موضوعات و موضوعات مشابه از اين دست كه زياد هم هستند، به تحقيق پرداخته و غبار از چهره فرهنگ اصيل اين مرزوبوم بردارند. و هنر اين مملكت را آنچنان كه شايسته آن است به همگان بازشناسانند.
ما داراي فرهنگ غني هستيم كه همچنان بعضي از موضوعاتش بكر و دست نخورده باقي ماندهاند و ميتوانيم با امروزي نمودن آنها به غناي فرهنگي خود بيفزائيم. مثل خوشنويسي- مثل نگارگري- مثل معماري و ... كه اگر به هر كدام از اين موضوعات با نگاه جديدي نگريسته شود مطمئناً راه جديد و تازهاي در هنر اين مرزوبوم گشوده خواهد شد و هنرمندان ما بجاي اينكه بيايند و عناصر دست دوم و حتي دست چندم كشورهاي ديگر را مصرف كنند از عناصر بومي و ملي خودشان بهره خواهند گرفت كه گاهاً در آثار بعضي از هنرمندان مشاهده ميشود كه استفاده بجا و شايسته از اين عناصر ملي ميتواند به ماندگاري آثارشان بيانجامد و نمونههايي كه در مكتب سقاخانه در دههي چهل شاهد آن بوديم كه نقاشان مكتب سقاخانه با استمداد از عناصر ملي و مذهبي، ادعيه و ... به يك مكتب اصيل ايراني و اسلامي در نقاشي دست پيدا نمودند يا با استفاده از فرم خوشنويسي در آثارشان، كارهاي بيبديلي را خلق كردند. هنرمنداني چون حسين زندهرودي، مرحوم فرامرز پيلآرام كه از پايه گذاران مكتب سقاخانه بودند و پيشرو در اين مكتب كه بنا به تعبيري ميتوان گفت كه اولين مكتب نقاشي در دورة معاصر را شامل ميشود يا در رشتهي گرافيك هنرمنداني مثل آقاي رضا عابديني توانستهاند كه با بهرهگيري از خوشنويسي اصيل ايراني و حروفات چاپي فارسي و تغيير در شاكلهي ظاهري آنها زبان نويني را در تاپيوگرافي امروزي ايجاد كنند كه به موفقيتهايي نيز در سطح دنيا دست يافتهاند و اين مشخص ميكند كه هر هنرمندي كه ريشه در يك خاكي دارد اگر از داشتههاي گذشتهي خود بتواند به نحو احسن استفاده كند و داشتههاي فرهنگي را در آثارش به شكل امروزي به نمايش بگذارد حتماً موفق خواهد بود و ديگر نيازي به فرهنگ بيگانه نخواهد داشت. ما اكثراً شاهد آن هستيم كه طراحان ايراني آثار زيبايي خلق كردهاند و خيلي هم چشمنواز است ولي ساختار كاملاً بيگانه دارد. مگر ما در صفحهآرائيهاي دوره تيموري يا نگارگريهاي دوره صفوي كم ساختار و تركيببندي داريم كه بخواهيم از ساختارهاي غربي استفاده بكنيم. هنرمند آگاه امروزي ايراني ميتواند از اين داشتههاي گرانبهاي خويش دست به خلق آثار گرانقدري بزند كه براي هميشه در تاريخ گرافيك ماندگار بماند.
پي نوشت :
1- مهد ي صادقي. « تايپوگرافي ممنوع !به ايستگاه آخررسيده ايم » جام جم،14/5/81
2- ركن الدين همايون فرخ. سهم ايرانيان در پيدايش و آفرينش خط در جهان ( تهران: انتشارات اساطير1384) ص 587
3- سيد محمد فدوي. « ويژگيهاي هنر تصويرسازي » هنرهاي زيبا. 24. (زمستان1384) ص 94
4- ركن الدين همايون فرخ. سهم ايرانيان درپيدايش و آفرينش خط درجهان. ( تهران:انتشارات اساطير1384) ص616
5- همان منبع
6- همان منبع
7- همان منبع
8-فيليپ بي مگز. تاريخ طراحي گرافيك .ترجمه ناهيد اعظم فراست و غلامحسين فتح اله نوري (تهران :سمت ،1384) ص 37
9- زهرا رهنورد، « نوآوري در خوشنويسي درروند مراسلات، تجارت و تبليغات » هنرهاي زيبا، (تابستان 82) ص 17
10- ركن الدين همايون فرخ. سهم ايرانيان در پيدايش و آفرينش خط در جهان ( تهران:انتشارات اساطير1384) ص827
11- همان منبع
12- صداقت جباري، « در انديشه ي راهي نو » هنرهاي زيبا، شماره اول، ص 29
13- كيخسرو خروش ، رساله آداب المشق ميرعماد (تهران:انتشارات مبلغان،137 ) ص 7
14- عباس سرمدي، « تأثير عوامل اقليمي و اجتماعي بر روي خوشنويسي در روند تاريخي » فصلنامه چليپا، شماره دوم (زمستان 1370) ص 38
15- جواد بختياري، « جوهره و ساختار هندسي خط نستعليق » 1387
</www.javadbakhtiary.com/html/artc_3.html> بازيابي شده در20بهمن 1387
16- فرزان سجودي، نشانه شناسي كاربردي (تهران:نشر قصه ،1383) ص 29
17- بابك احمدي، ازنشانه هاي تصويري تا متن (تهران: نشرمركز، 1384) ص 45
18- فهيمه پهلوان، درآمدي بر عناصر تصويري درآرم (تهران: دانشگاه هنر،1381) ص 50
19- كامران افشارمهاجر، گرافيك مطبوعاتي (تهران: سمت ،1384) ص 7
20- همان منبع
21- همان منبع
22- ابراهيم حقيقي، نشانه هاي حقيقي (تهران: مولف 1374) ص 2
23- همان منبع
24- عين الدين صادق زاده، « خوشنويسي و دستاوردهاي بصري امروز » تنديس،66، ص 7
25-علي شهيدي « ميراث سنگين »
www.hamshahrionline.ir/news/?id=35460/> بازيابي شده در20 ارديبهشت 1388
فهرست منابع و مأخذ
الف-كتابهاي فارسي:
1-آغداشلو، آيدين. زميني و آسماني. تهران:انتشارات فرزان .1385
2-آيت اللهي، حبيب الله. .مباني نظري هنرهاي تجسمي .تهران:انتشارات سمت.1382
3-افشارمهاجر،كامران. گرافيك مطبوعاتي.تهران:انتشارات سمت.1384
4-احمدي ، بابك . ازنشانه هاي تصويري تامتن.تهران:نشرمركز.1384
5-اميرخاني، غلامحسين. آداب الخط اميرخاني. تهران:انجمن خوشنويسان ايران.1374
6-اميرخاني، غلامحسين. رسم الخط اميرخاني. تهران:انجمن خوشنويسان ايران.1361
7-پهلوان، فهيمه. درآمدي بر تحليل عناصر تصويري در آرم. تهران:انتشارات دانشگاه هنر. 1381
8-خروش، كيخسرو. رساله ي آداب المشق ميرعماد. تهران:انتشارات مبلغان.1371
9-سجودي، فرزان. نشانه شناسي كاربردي. تهران:نشرقصه.1383
10-صيفوري، بيژن. مشكي، ساعد. كتاب نشانه. تهران:انتشارات يساولي.1381
11-مگز، فيليپ بي. تاريخ طراحي گرافيك.ترجمه ي ناهيد اعظم فراست وغلامحسين فتح اله نوري.تهران:انتشارات سمت.1384
12-حقيقي، ابراهيم. نشانه هاي حقيقي. تهران:چ 1،مولف،1374
13-همايون فرخ، ركن الدين. سهم ايرانيان در پيدايش و آفرينش خط در جهان. تهران:انتشارات اساطير.1384
14-وزارت فرهنگ و ارشاداسلامي ، سرمشق، منتخبي از آثار خوشنويسي جهان اسلام ، تهران: فرهنگستان هنر،1382
15- كلهر ميرزا محمدرضا، مجموعه اي ازخطوط ميرزا محمدرضاكلهر، تهران:سازمان تبليغات اسلامي-حوزه هنري ،1371
ب –مقالات فارسي:
16-جباري، صداقت. « در انديشه ي راهي نو »هنرهاي زيبا. شماره اول.صفحه 30-28
17- جباري، صداقت.« تكوين و تطورخط نستعليق درسده ي هشتم ونهم هجري قمري » هنرهاي زيبا.33.بهار87. صفحه84-77
18-چارئي، عبدالرضا. « ريشه هاي نشانه هاي نوشتاري در خوشنويسي سنتي »كتاب ماه هنر.69.خرداد و تير83. صفحه 78-72
19-خانجان زاده، داريوش. « خط ونشان » كتاب ماه هنر.69.خرداد و تير83. صفحه 93-82
20-رهنورد، زهرا. « نوآوري در خوشنويسي در روند مراسلات ، تجارت و تبليغات ».هنرهاي زيبا. تابستان 82. صفحه 31 -16
21-صادق زاده، عين الدين. « خوشنويسي و دستاوردهاي بصري امروز »تنديس.66. صفحه 7
22-قطاع، محمدمهدي .« مباني زيبايي شناسي در شيوه ي ميرعماد » كتاب ماه هنر.69.خرداد و تير83.صفحه110-104
23- فدوي، سيدمحمد. « ويژگيهاي هنر تصويرسازي » هنرهاي زيبا. 24. (زمستان1384) صفحه 89-96
24- صادقي، مهدي « تايپوگرافي ممنوع !به ايستگاه آخررسيده ايم » جام جم، 14/5/81
25- سرمدي، عباس « تأثير عوامل اقليمي و اجتماعي برروي خوشنويسي در روند تاريخي » فصلنامه چليپا،شماره دوم (زمستان 1370) صفحه 50-26
ج -وب سايت:
26-بختياري، جواد.« جوهره و ساختارهندسي خط نستعليق »
</www.javadbakhtiary.com/html/artc_3.html>
27-خانجان زاده، دامون.« طراحي نشانه عرصه ي زورآزمايي است ».22مهر1387
/www.ayar.ir/news/show.asp/>>
28-شهيدي، علي « ميراث سنگين »
www.hamshahrionline.ir/news/?id=35460/
.........
جهت مشاهده صفحه اصلی این مقاله روی تصویر زیر کلیک نمایید
لطفا با نظرات ارزشمند خود ما را یاری فرمایید
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید