مصاحبه با حجه الاسلام و المسلمین حاج سید مهدی محمودی
با سلام و عرض ارادت و تشکر از شما استاد عزیز جناب آقای محمودی که واقعا حق استادی به گردن بسیاری از هنرمندان و هنرجویان داخل و خارج از کشور دارید به خاطر زحماتی که در زمینه خوشنویسی و آموزش خوشنویسی و کتبی که تالیف کرده اید و در اختیار هنرمندان قرار داده اید و تشکر از اینکه وقت گرانبهایتان را در اختیار ما قرار داده اید .
* لطفا مختصری از بیوگرافی شخصی و هنریتان را برای ما بفرمائید ؟
- بسم الله الرحمن الرحیم و الصلاه و السلام علی سید المرسلین و علی اهلبیت الطیبین الطاهرین
بنده هم سلام عرض می کنم خدمت شما و همه هنرمندان و هنرجویان عزیز در سراسر کشور و تشکر و سپاس از زحماتی که شما می کشید و مصاحبه ای که زحمتش را کشیدید ، برای اینکه سطح اطلاعات و آگاهی جامعه هنری را بالا ببرید و در جهت آشنا کردن و پیوند هنرجویان با کسانی که در وادی هنر و مقوله خوشنویسی صاحب نام هستند زحمت می کشید من از شما تشکر و قدردانی می کنم .
من متولد 1344 هستم و الان 44 سال از خدا عمر گفتم در سال 1360 یعنی 2 سال بعد از پیروزی انقلاب بنده در کلاس خوشنویسی ثبت نام کردم البته از سال 59 به صورت کار فردی و بدون آموزشهای لازم کار خوشنویسی را انجام می دادم و بعد در انجمن ثبت نام کردم و در سال 1365 مدرک ممتاز را گرفتم البته سال 64 می بایست می گرفتم که به خاطر وظیفه ای که داشتم به جبهه رفتم که مجروح هم شدم و مدتی را در بیمارستان بستری بودم به همین خاطر یک سال دریافت مدرک ممتاز من به تاخیر افتاد .در سایر خطوط استاد حضوری ندیدم از روی آثار اساتید بزرگ خط ثلث را کار کردم به خصوص اساتید کشور ترکیه مثل عزیز رفاعی و همچنین هاشم بغدادی از کشور عراق که از خطشان خیلی استفاده کردم
و در خط شکسته هم بیشتر از روی آثار مرحوم سید گلستانه و همچنین درویش عبد المجید و اساتید حاضر هم مثل استاد کابلی که حق ویژه ای بر گردن هنرمندان کشور دارند استفاده کردم اما بیشتر تمایلم به سبک قدما بوده و از روی آثار قدما کار کردم خط شکسته را .
خط نسخ را هم از روی مرحوم نیریزی کار کردم و البته چندین جلسه هم خدمت جناب آقای موحد قمی رسیدم و از راهنمائی ایشان هم در خط نسخ استفاده کردم ، بنابر این 4 خط را بنده می نویسم البته سایر خطوط را زمانی شروع کردم که در خط نستعلیق مدرک ممتاز را گرفته بودم و در واقع خط نستعلیق را به یک سر انجامی رساندم بعد سایر خطوط را شروع کردم .
اساتید بنده هم ابتدا جناب آقای علی علی که ایشان از اساتید انجمن خوشنویسان ایران هستند و آن زمان به ورامین می آمدند و من خدمت ایشان می رسیدم ، حدود 4 سال در خدمت ایشان تلمذ کردم و آموزش دیدم بعد از این استاد بزرگوار به کلاس استاد امیر خانی رفتم منتها به جهت اینکه کلاس استاد امیر خانی خیلی شلوغ بود و استاد هم به خاطر مشغله زیاد و شاگردان زیاد تقریبا می توان گفت که بنده را نپذیرفتند و یکی دو جلسه بیشتر نرفتم ، به همین جهت بنده شروع کردم به تمرین از روی آثار ایشان البته از خطوط استادان سید حسن و سید حسین میر خانی هم مشق می کردم خط میرزا غلامرضا هم همینطور و در آن سبک هم کار کردم اما در مجموع سبک استاد امیر خانی را از همه بهتر دیدم و تمایل به این سبک داشتم به هر حال من این سبک را با تمرین از روی آثار استاد امیر خانی کار کردم و از اینکه خدمت ایشان برسم محروم بودم و باید از استاد علی ابریشم کار که متاسفانه اسمشان را جا انداختم هم نام ببرم قبل از اینکه خدمت استاد علی علی تلمذ کنم حدود یکی دو ماه خدمت استاد علی ابریشم کار اصفهانی بودم ایشان پیر مرد بود و کهولت سن داشتند ، من از ورامین به تهران می رفتم و در کلاس ایشان شرکت می کردم تقریبا به جهت اینکه کهولت سن داشتند سرمشق نمی نوشتند و سر مشقهایی که از قبل آماده داشتند به صورت فتوکپی در اختیار شاگردان می گذاشتند و من هم می گرفتم قبل از اینکه در ورامین کلاس تشکیل بشود ، چون در آن زمان در ورامین کلاس انجمن نبود .
ایشان الان مرحوم شده اند خداوند متعال انشاء الله ایشان را رحمت کند که ایشان هم حق استادی بر گردن من دارند .
در سایر خطوط هم که خدمت شما عرض کردم و بیشتر اگر موفقیتی در زمینه خوشنویسی داشته ام مرهون کارهای فردی و تحقیقاتی است که خودم داشته ام و تمرین زیادی که از روی خط اساتید انجام می دادم و الا کلاس حضوری، بنده خیلی کم داشتم به دلیل مشغله ای که داشتم و مشغول درس خواندن بودم و محرومیت از بعضی مسائل .
* اولین بار در چه سنی قلم به دست گرفتید و به خط علاقمند شدید ؟
- بنده به جهت اینکه آشنائی نداشتم و در خانواده ما هم کسی نبود که خوشنویس باشد اصلا نمی دانستم قلم و مرکب چیست ولی به خوشنویسی علاقمند بودم و در دبیرستان که تحصیل می کردم با گچ روی تخته می نوشتم و معمولا وقتی که دانش آموزان می رفتند با گچهائی که باقی مانده بود روی تخته متن یا شعری را می نوشتم و با گچهای رنگی آن را تزئین می کردم و فردا صبح وقتی بچه ها می آمدند می دیدند که روی تخته مطلبی نوشته شده تا اینکه بعد از مدتی معاون مدرسه با یک حالت شادی و خوشحالی به کلاس ما آمد و پرسید چه کسی خوشنویس است و من هم با یک حالت شادی و شعف که فکر کردم خدا را شکر که یک نفر پیدا شد و می خواهد مرا تشویق کند و دیگر از مقبان دفتر مدرسه می شوم خیلی خوشحال شدم و بلند شدم و گفتم :
آقا بنده ، بچه ها گفتند که آقا محمودی خوشنویس است .
معاون به من گفت که شما پای تخته این مطالب را می نویسید ؟
گفتم : بله ، گفت : مرد حسابی چرا این گچها را حرام می کنی وو این چه کاریست که تو میکنی دیگر نبینم که پای تخته چیزی بنویسی .
خلاصه مثل اینکه یک پارچ آب سرد روی سر من خالی کردند و به جای اینکه تشویق بشوم به این صورت تنبیه شدم و از آن به بعد دیگر پای تخته ننوشتم و این توفیق از من سلب شد و گاهی هم با ماژیک می نوشتم .
بعد از انقلاب چون شعار نویسی هم مرسوم بود گاهی روی دیوارها می نوشتم قبل از اینکه کلاس خوشنویسی بروم . چند تا از شعارهائی که من روی دیوارها نوشته ام هنوز بعد از گذشت سی سال هست از جمله خطی که روی دیوار منزل خودمان است ،
در آن زمان مجله ای بود به نام پیام اسلام که در ان جملاتی از امام و یا معصومین به صورت نستعلیق نوشته شده بود که من از روی آنها نگاه می کردم و به صورت نقاشی روی دیوار می نوشتم و این کارهائی بود که من ابتدا انجام می دادم تا اینکه یک آقائی در ورامین که به خوشنویسی هم علاقه داشتند به من گفتند تو که اینقدر به خط علاقه داری چرا در انجمن خوشنویسان ثبت نام نمی کنی تا خط یاد بگیری گفتم : انجمن خوشنویسان چیست :
گفتند : در تهران خیابان خارک . . . انجمن است برو آنجا ثبت نام کن و خوشنویسی را با قلم و مرکب یاد بگیر و با راهنمائی ایشان من به تهران رفتم من در آن زمان 17 سال داشتم و هر چه گشتم انجمن را پیدا نکردم چون آشنا نبودم و باز گشتم و مجدد از آن آقا سئوال کردم و گفتم این آدرس را هر چه گشتم پیدا نکردم و ایشان آدرس را دقیق تر و به صورت کروکی کشید و به من داد و من برای بار دوم رفتم تهران و با زحمت انجمن خوشنویسان را پیدا کردم و وارد انجمن شدم و یادم هست استاد امیر خانی در پشت یک میز نشسته بودند و خط می نوشتند وکمی ایستادم و به خط ایشان نگاه کردم و اولین چاقوئی را که خریدم و هنوز هم دارم به ایشان گفتم که من چاقو می خواهم و نمی دانستم که ایشان رئیس انجمن هستند ایشان هم یک چاقو به من داد و پولش را هم خدمت ایشان دادم من آنجا ثبت نام کردم ، و حدود 2 ماه در کلاس استاد ابریشم کار شرکت کردم و از آن زمان بود که بنده قلم به دست گرفتم یعنی از سال 1360 اما از سال 58 با همان گچ و ماژیک و رنگ و . . . بر روی در و دیوارها می نوشتم از جمله چند تا از آثارم در منزل خودمان روی شیشه ها هست که یادگار مانده .
*پس شما سابقه خوش خطی را داشته اید ؟
- البته من بد خط بودم و حتی خط ریز بنده بسیار بد بود و معمولا مورد ملامت معلم قرار می گرفتم البته استعداد نقاشیم بالا بود و کار نقاشی هم انجام می دادم و تابلو نقاشی هم بدون اینکه به کلاس بروم می کشیدم ولی استعداد خوشنویسی نداشتم . بعد از انقلاب به خاطر شعار نویسیها و اینکه چند جا دیدم که آقایانی با قلمو روی پارچه خط می نوشتند من هم به خط علاقمند شدم و شروع کردم به خوشنویسی ولی سابقه نداشتم یعنی از نظر سابقه خوش خطی اصلا سابقه خوبی نداشتم و استعدادم در خط در حد متوسط بود ولی من زحمت زیاد کشیدم و موفق هم شدم
* مشوق شما در این مسیر چه کسانی بودند ؟
- من مشوق نداشتم ، نه در خانواده و نه خارج از آن ،فقط عشق ذاتی و درونی ام بود و در خوشنویسی مشوق که نداشتم هیچ ، گاهی هم مانع برای ادامه کارم داشتم و شبیه داستان مدرسه که برایتان تعریف کردم در خانواده هم گاهی پیش می آمد . به هر حال اگر عشق و علاقه ای که در من بود و من را به خوشنویسی کشاند نبود من خوشنویسی را رها می کردم.
* شما چند فرزند دارید و آیا فرزندان شمات هم به خوشنویسی گرایشی دارند؟
- فرزندادن من فرزندان خوب و با استعدادی هستند و در زمینه تحصیل علم خیلی موفقند .من 2 فرزند پسر دارم که یکی از انها اول راهنمایی و دیگری 20 سال دارند که فرزند بزرگم هستند و ایشان در زمینه های علمی و تحقیقاتی بسیار موفق هستند. اما در زمینه خوشنویسی نه ، البته علاقه به خوشنویسی دارند و حس زیبایی شناسی دارند و علاقمند به هنر. اما اینکه عملا وارد این صحنه بشوند و فعالیت داشته باشند ، نه .
* شما خودتان نخواستید به این زمینه گرایش داشته باشند یا خودشان نخواستند؟
هنر یک سئله ذاتی و درونی است و همه مردم نمی توانند هنرمن بشوند ، به هر حال چه بسیار افرادی حتی از اساتید بزرگ که هیچ کدام از فرزندانشان خوشنویس نیستند و یا در هنر های دیگر، گاهی هم ممکن است در خانواده ای که هیچ کدام از اعضای آن خانواده هنرمند نیستند یک فردی پیدا شود که علاقمند به هنر باشدو این یک استعداد ذاتی و یک امر فطری است و یم عشق و علاقه ای باید باشد، بخصوص خوشنویسی که یم هنری است که بسیار سخت و دشوار است و باید یک علاقه وحوصله و دقت خا و همچنین مقاومت و صبر باید داشت که این در کمتر کسی پیدا میشود.
* اولین نمایشگاه خوشنویسی که داشتید در چه دوره ای از آموزش بودید و در چه سالی بر پا شد؟
- اولین نمایشگاه خوشنویسی من انفرادی بوده و بصورت جمعی برپا شد، که در این نمایشگاه که در ورامین برگزار شد جناب استاد امیر خانی واستاد کابلی هم تشریف آوردند ، فکر می کنم در سال 1365 بود که این نمایشگاه بر پا شد و به صورت جمعی بود و من 4 یا 5 اثر در آن نمایشگاه ارائه دادم ، بنده در آن زمان هنرجوی دوره ممتاز بودم . در آن نمایشگاه همانطور که استاد امیرخانی از آثار بازدید می کردند به تابلوی من که رسیدند من را صدا کردند و خیلی تشویقم کردند. درآن تابلو من حرف ن را یک قلم حدود 9 سانتی متری نوشته بودم و داخل آن کل سوره قلم را نوشته بودم و هنوز هم آنرا دارم و آن تابلو در نمایشگاه خیلی جلب توجا می کرد.
* تابلوئی که فرمودید ترکیبش از خودتان بود یا جائی دیده بودید ؟
- بله من از اول عادت به تقلید نداشتم و ترکیب هائی که زدم همه از خودم است و اصلا تقلید در کارهای من نیست من این قضیه را بسیار بد می دانم و در نمایشگاههائی که بر پا می شود می بینم که عده ای از خوشنویسان از آثار اساتید دقیقا کپی کرده اند و آن ترکیب را به نام خودشان زده اند و احترامی هم برای آن استاد قائل نشده اند که بنویسند با تاثی از اثر فلان استاد یا با الهام از فلان استاد .
من فقط در کتاب اسرار نستعلیقم یک چلیپا دارم که از خط استاد حسن میر خانی است که آن را هم قید کرده ام حتی ترکیب هائی که در خط ثلث زده ام هم از خودم بوده البته نمی خواهم بگویم که تقلید کار بدی است ولی اگر کسی تقلید کرد و عین کار استادی را نوشت حتما باید نام آن استاد را در زیر کار بنویسد و این یک احترام و ادب و قدر شناسی از اساتید است و در همه زمینه ها همین طور است .
* در جشنواره ها و نمایشگاهها در چند سال اخیر ما از شما کمتر آثار مشاهده کرده ایم دلیل آن چیست ؟
- من از زمانی که تابلو ارائه کردم علاقه ای به اینکه در نمایشگاه شرکت کنم یا در مسابقات اثر ارائه بدهم نداشتم اگر هم نمایشگاهی بوده خودشان آمده اند و از من اثر گرفته اند و بدین صورت من در آنجا شرکت داشته ام و الا اینکه خودم اثر ببرم نه وقتش را دارم و نه انگیزه ای برای این کار نه اینکه تکبر در این زمینه داشته باشم حس و حال و انگیزه ای نداشتم و بیشتر دوست دارم که کار کنم و از یک زمانی هم کهر تابلوئیم را تعطیل کردم و به کار تالیف روی آوردم یعنی دیدم که در کار تابلو در کشور ما بحمد الله خوش نویس زیاد داریم اساتیدی که آثار بسیار ارزشمندی را در نمایشگاههای بزرگ ارائه دادند و در این نمایشگاهها واقعا حال و هوای انسان عوض می شود وقتی این آثار و متون و معانی زیبا را می بیند به خصوص آثار خوشنویسی که با فرهنگ و دین ما آمیخته است .
وقتی در بعضی از نمایشگاهها حضور پیدا می کنم در درون خودم روشنی و صفای خوشنویسی را حس می کنم این آثار زیاد هستند و اکثر اساتید در این زمینه فعالیت کرده و آثار ارائه کرده اند .
من تا یک زمانی کار تابلوئی زیاد انجام می دادم و قطعات متنوع در زمینه خوشنویسی نوشته ام ولی در یک دوره زمانی احساس کردم که یک خلا در زمینه آموزشی وجود دارد یعنی دیدم که اساتید اکثرا راغب هستند آثار هنری را ارائه بدهند به جامعه هنر مندان و کسانی که شان و بینش هنری را دریافت کرده اند اما من دیدم برای مبتدیان جامعه ما و علاقه مندان به هنر خوشنویسی کار جدی صورت نگرفته و به صورت مغفول واقع شده این قشر عظیم از جامعه ما ، به همین جهت بود که تصمیم گرفتم در زمینه آموزش کاری انجام بدهم و دیدم که خط بنده در سطح اساتید بزرگ نیست و شاید در این زمینه موفق نباشم اما با استعانت از خدای متعال و توفیقی که خداوند نصیب بنده کرد کار را شروع کردم و نگفتم که من کوچک هستم و در مقابل اساتید چیزی نیستم که بخواهم کاری را ارائه بدهم و فکر می کنم یکی از راههای موفقیت هر انسانی در هر زمینه ای همین است که خودش را کوچک نگیرد اگر چه بلند پروازی هم خوب نیست یعنی یک حد تعادلبی باید باشد .
و بنده شروع کردم به تالیف کتاب اسرار نستعلیق از سال 1373 و این کتاب را کامل نوشتم و با مشورتی که با یکی از دوستان داشتم مطابق سفارشی که ایشان به من کرد بعد از مدتی تصمیم گرفتم این کتاب را مجدد بنویسم یعنی یکبار این کتاب را کامل نوشتم امات در انتها دیدم که راضی نیستم و خواسته ای که من داشته ام و برایش این حرکت را کرده ام بر آورده نکرد و این کتاب را مجدد از اول شروع کردم به تدوین و تنظیم و کتاب در سال 1376 چاپ شد در تیراژ 2000 نسخه و به لطف خدا در همان زمان استقبال خوبی از این کتاب شد اگر چه بعضی ها متاسفانه تنگ نظریهائی داشتند به هر حال اینها هم ایراد ندارد و باعث تکامل می شود ، حدود 4 سال قبل من یک ویرایش دوم برای این کتاب داشتم که با اضافه کردن حدود 24 قطعه خوشنویسی در انتهای کتاب این کتاب مجدد چاپ شد و تا الان 8 بار به چاپ رسیده
همچنین آموزش کامل خط نستعلیق را که خلاصه ای از این کتاب ( اسرار نستعلیق )است به چاپ رساندم به هر حال چون من حس کردم که خلاء در کار آموزش بیشتر دیده می شود و مبتدیان و هنرجویان تقریبا به فراموشی سپرده شده اند و اساتید تقریبا کاری برای آنها انجام نداده اند به این سمت گرایش پیدا کردم و توانستم که کاری را ارائه بدهم که توانست به مبتدیان در زمینه آموزش خوشنویسی کمک کند .
* در میان فرمایشان خود فرمودید که شما شغلهای دیگر هم دارید ممکن است مسئولیتها و سمت هائی را که دارید بفرمائید ؟
-بنده شغل اصلیم که روحانی هستم البته روحانی به معنی واقعی بودن یک ارزش است اگر خدا توفیق عنایت بفرماید ، به هر حال کارهای روحانیت هست مثل منبر ، اقامه جماعت ، سخنرانی ، حضور در اجتماع و کارهایی که بر عهده یک روحانی است و همچنین 13 سال طلبه بودم و درس می خواندم و در درس هم جدی بودم یعنی خوشنویسی به درسم هم لطمه ای نزد و پا به پای طلبگی و دروس حوزوی خوشنویسی را هم کار می کردم و در ایام فراغت و تعطیل به خوشنویسی می پرداختم و طلبگی و خوشنویسی را کنار هم پیش بردم بعد از اتمام درس به عنوان مدیر و مدرس حوزه علمیه امام صادق (ع) ورامین از طرف مرکز مدیریت حوزه علمیه قم انتخاب شدم (در سال 1376 ) و حدود 12 سال است که به عنوان مدیر و مدرس در حوزه مشغول هستم . . . . و شغل اصلی من اینست که حدود 80 درصد از وقت بنده را حوزه و تدریس می گیرد و حدود 10 درصد هم برای مسجد و منبر و حدود 5 درصد می ماند برای خوشنویسی و 5 درصد هم برای کارهای دیگر ، گاهی می شود یکی دو ماه می گذرد و من هیچ خطی ننوشته ام ،
و همچنین مسئول کارهای ساختمانی حوزه و نظارت بر معماری مسجد صاحب الزمان ورامین هستم و خطوطی که در آنجاست بسیاری از آنها را بنده نوشته ام و الان هم مشغول نوشتن آنها هستم این است که برای خوشنویسی واقعا وقت کمی باقی می ماند و فکر می کنم که لطف خداوند متعال شامل حال من بوده که با این همه مشغله توانسته ام در زمینه خوشنویسی کار کوچکی برای جامعه هنری انجام بدهم .. . . . .
* طبق فرمایشات جنابعالی کمتر وقتتان را در اختیار خوشنویسی قرار داده اید
بهتر نبود از این فعالیتها کم می کردید و بیشتر از این که تا به حال در خدمت جامعه هنری بوده اید
در خدمت هنر باشید زیرا شما توانائی بالائی دارید ؟
- در زمینه های مختلف استعدادی خدا به من داده است و در واقع هر استعدادی که خدا به بنده اش عنایت می کند یک ودیعه ای است که باید بنده خدا هم شاکر آن استعداد و ودیعه الهی باشد این طور که شما فرمودید که من مشاغل دیگر را حذف کنم و به خوشنویسی بپردازم ، من خاطرم هست در دوران طلبگی هم موفق بودم من زمانی که سال دوم طلبگی بودم و کتاب سیوطی را می خواندیم من در همان سال کتاب صمدیه شیخ بهائی را برای سال اولیها تدریس می کردم .
بعضی از اساتید که من شاگردشان بودم به من می گفتند این خوشنویسی را کنار بگذار و فقط به درست بپرداز و این تفکر در خانواده ما هم به نوعی جاری بود و هست و به جهت اینکه در زمینه علمی اتعدادم خوب است گاهی در زمینه خوشنویسی وقتی فعالیتم بیشتر می شد مورد ملامت قرار می گفتم .
به هر حال علم و دانش حرف اول را می زند اگر چه هنر هم هنر است ولی آن هم در کنار علم می تواند بازوی پر توانی برای علم و دانش باشد و ماندگاری آثار علمی .
ولی به هر حال ارزش علم بالاتر است و چون در زمینه علم استعدادم بالا بود فکر کردم که اگر آن را کنار بگذارم به نوعی تضیع نعمت خدا را کرده ام . . .
ما شخصیهای مختلفی در تاریخ داشته ایم مانند ابو علی سینا که هم فیلسوف ، هم ریاضی دان هم فقیه و هم طبیب و هم شاعر است بنابر این چون من هم در زمینه علمی و هم در زمینه هنری استعداد دارم و فکر می کنم که چون مسئولیتی هم بر دوشم است به این جهت همه اینها را در کنار هم انجام می دهم و به حمد الله تا الان هم موفقیت داشته ام .
* آیا خوشنویسی به انسان آرامش می دهد ؟
- صد در صد من معمولا با خوشنویسی آرامش می گیرم چون به علت مشغله زیاد با مسائل روحی و فشارهای کاری مواجه ام . . . . . . و تنها چیزی که بنده را آرامش می دهد در این مواقع در درجه اول قرآن است و بعد هم خوشنویسی |، یعنی وقتی قلم به دست می گیرم و شروع می کنم به خوشنویسی تمام غمهای عالم را فراموش می کنم و این نیست مگر لطافت این هنر و این لطافت روح انسان که در واقع اینها وقتی کنار هم قرار می گیرد به انسان آرامش می دهد چون خوشنویسی واقعا لطیف است .آن زیبائی و ظرافت و لطافتی که در خوشنویسی است به نظر من در نقاشی نیست و در مینیاتور و هنرهای دیگر هم نیست ، شاید چون بنده خوشنویس هستم این حرف را می زنم ولی بنده قبلا نقاش بوده ام و قبل از خوشنویسی نقاشی میکردم انصافا لذتی که در خوشنویسی هست در هیچ هنری نیست شاید یکی از علتهایش این باشد که این هنر با قلم انجام می شود و قلم مورد قسم خداوند قرار گرفته و بر خواسته از متن وحی است و معلم این هنر هم حضرت علی (ع) است که توصیه های خوشنویسی حضرت علی در تاریخ هست و اینها در هنر تاثیر گذار است و هنر را لطیف کرده و انصافا به بنده هم خیلی آرامش می دهد و توصیه می کنم به کسانی که واقعا به این هنر علاقه دارند حتما این هنر را پی بگیرند و برسند به جائی که طعم شیرین زیبائی این هنر را بچشند چون انسان باید به مرحله ای برسد که در این مرحله درک زیبائی را بکند .
* آیا خوشنویسی یک هنر مند را از نظر مادی تامین می کند ؟
- خیر هنر خوشنویسی این طور نیست و متاسفانه جایگاه خودش را در جامعه پیدا نکرده ، نه در بین توده مردم و نه در بین مسئولان و جایگاه خوشنویسی متاسفانه جایگاه خوبی نیست ولی در یک کلام عرض کنم که خوشنویسی به هیچ وجه نمی تواند یک خوشنویس را از نظر مادی تامین کند مگر اینکه خوشنویس وارد کارهای بازاری بشود که آن بحث دیگر است ، خوشنویسی که بخواهد کار اصیل و سنتی بکند و واقعا آثار فاخر خوشنویسی را ارائه بکند اینگونه نیست معدود افرادی به این نقطه می رسند ولی رسیدن به جایگاه استادی که بتوان از این راه کسب در آمد کرد خیلی زمان می برد
* چه سنی برای آموزش خوشنویسی مناسب است ؟
- از نظر من کمترین سن برای خوشنویسی به نظر من حدود 14 سالگی و از نظر بالاترین سن تا زمانیکه انسان دچار لرزش دست نشده حتی در سن 50 یا 60 سالگی می تواند خوشنویسی را یاد بگیرد و ما در شهر خودمان جناب آقای حاج حسن شیرکوند را داریم زمانی که بنده شروع کردم به خوشنویسی ما با هم در یک کلاس قرار داشتیم و ایشان حدود 55 سال داشتند که شروع کردند به خوشنویسی و تقریبا با هم ممتاز را گرفتیم بنا بر این بهترین دلیل که در سن بالا هم می شود خوشنویسی را یاد گرفت همین افراد هستند
* کسانی که بخواهند خط تحریری خوبی داشته باشند ، با توجه به اینکه شما کتابی هم
در خصوص خط تحریری تالیف نموده اید چه کار باید بکند ؟ و توضیحاتی در رابطه با این کتاب بفرمائید ؟
- در زمینه تالیف کتاب خط تحریری به جهت اینکه من دیدم در زمینه این خط هم در جامعه ما خلاء دیده می شود و کتابی در زمینه خط تحریری که کامل و جامعه باشد وجود ندارد البته کتابهائی در این زمینه هست ولی هیچ کدام جامع و کامل نیست و فکر کردم که نیاز جامعه ما خط تحریری بیشتر از خط درشت نستعلیق است و به همین دلیل تالیف این کتاب را در سال 81 شروع کردم و از نظر زمانی حدود 5 سال طول کشید به جهت مشاغل زیادی که دارم و فرصت کمی که در اختیارم بود .
خط تحریری نستعلیق هم متاسفانه در جامعه ما با محرومیت و مظلومیت مواجه بود و امیدوارم که توانسته باشم با تالیف این کتاب قدمی را برای آموزش برداشته باشم .
در خصوص کسانی که می خواهند خط تحریری آنها خوب شود راهی جز تعلیم نیست یعنی باید تعلیم حضوری نزد یک استاد داشته باشند و بهترین خط هم برای تحریر خط نستعلیق است و اگر با خط شکسته تلفیق شود روان تر و سریعتر می شود شاید به گفته بعضیها زیباتر هم بشود و این بستگی به ذوق و سلیقه افراد دارد بنا بر این باید یا استاد حضوری ببینند یا از کتاب استفاده کنند .
این کتابی که بنده تالیف کردم تصور می کنم اگر کسی از همین کتاب استفاده کند بتواند خط تحریری را آموزش ببیند به شرط اینکه اصولی و مداوم و مستمر کار کند و از استاد حضوری بی نیاز باشد اگر چه استاد حضوری هم می تواند در کنار این کتاب در جهت سرعت و دقت در یادگیری موثر باشد
* در خصوص مثالها و قواعد و رنگ آمیزی و نکاتی که در کتاب آموزش خط تحریری به کار رفته ب
رای ما توضیح بفرمائید زیرا نکات و قوانینی که شما در این کتاب گنجانده اید بی بدیل است
لطفا توضیحاتی در مورد محتویات کتاب بفرمائید ؟
- من در تالیف این کتاب و کتاب رموز خوشنویسی سعی کرده ام خودم را جای مبتدی بگذارم و سئوالاتی که در ذهن مبتدی است و خواسته هائی که دارد را به آنها برسم تا یک جواب قانع کننده به این سئوالات داشته باشم ، یعنی توانستم درک کنم این مبتدی که در آینده می خواهد خط تحریری یا نستعلیق را بیاموزد چه می خواهد و این در زمینه آموزش و همچنین در زمینه علم و دانش مهم است یک معلم زمانی موفق است که خودش را جای دانش آموز بگذارد و دانش آموز را بتواند درک کند ، من توفیق الهی توانستم به این درک برسم یعنی خودم در عین حال که در زمینه خوشنویسی به یک جایگاهی رسیدم و از نظر زوایای کلمات و حروف و اشکال . . . . به جایگاهی رسیدم بتوانم خودم را جای مبتدی هم بگذارم در واقع پاسخ به مبتدی هم بدهم من نام کتاب آموزش خط تحریری را دانشنامه خط تحریری گذاشتم به دلیل اینکه این کتاب هم آموزش در درونش هست و هم مطالب که یکی خوشنویسی باید بداند
در قسمت اول فواید خوشنویسی را داریم که مقدمه کتاب است ودر قسمتی هم فواید خوش خطی را داریم که 5 فایده برای خوش خطی نام برده ام که بدانیم خوشنویسی و زیبا نویسی چه فوایدی دارد .
این کتاب شامل 2 بخش عمده است بخش اول آن دانشنامه است که 160 صفحه از کتاب است و 160 صفحه در ادامه به عنوان دفتر مشق قرار دارد که مجموعه سر مشق ها ، تمرینات در مفردات و ترکیبات در آن قرار دارد ، البته اول قرار بود این دو بخش به صورت مجزا چاپ شود ولی بهتر دیدیم که کنار هم باشد
بخش اول که دانشنامه است خود از 3 مبحث تشکیل شده است
قسمت اول آموزش مفردات خط تحریری است و در آن سعی کردم تمام حروف و اتصالات را نام گذاری کنم تا در ذهن ماندگار شود .
قسمت دوم :اصول و قواعد خط تحریری است و در آن آموزش ترکیب و کرسی و ملحقات و قانون کشیده ها قرار دارد و این بخشی است که در خط تحریری مطرح نبوده و کسی فکر نمی کرده که برای خط تحریری هم می توان قواعدی در نظر گرفت برای ترکیب و کرسی بندی ، من در این زمینه توضیحاتی داده ام
یکی از اشکالاتی که در خط تحریری است این است که اندازه حروف را با نقطه در نظر گرفته اند من در قسمتی در این باره که آیا اندازه گیری حروف با نقطه سریع است یا خیر توضیح دادم ، اندازه گیری مفردات در خط تحریری فقط با قاعده تناسب و تناظر است ، از جمله چیز هائی که احساس می کنم در این کتاب مهم است و کاملا ابداعی است ، بحث کشیده ها و کشیده های غلط است و علت آنها را توضیح داده ام
قسمت سوم: این قسمت بخش سطر نویسی متن نویسی و شعر نویسی است که این هم بسیار مهم است و اکثر کتابهائی که در زمینه خط تحریری بوده فقط مفردات را توضیح داده اند اما در خود سطر نویسی و متن نویسی قواعدی وجود دارد که من کاملا در باره آن توضیح داده ام همچنین در مورد اصول کادر بندی و صفحه آرائی هم توضیح داده ام و در مورد قواعد شعر نویسی هم به همچنین و اینکه اشکال شعر نویسی چند دسته است مانند ساده نویسی ، برابر نویسی ، پله کان نویسی و چلیپا نویسی و ترکیب نویسی ، متنوع نویسی و آزاد نویسی .
یکی از موفقیهائی که داشته ام و خدا به من توفیق داده این است که توانستم خط نستعلیق و تحریری را شیرین کنم چون این بین عزیزان معروف بود که خط تحریری نستعلیق خطی زشت است و زیبائی و جاذبه ندارد اما من با روان نویس می نویسم و با فشار دادن روان نویسی در جاهای خاص توانستم به این خط یک شیرینی بدهم .
از کارهای دیگری که در این کتاب انجام داده ام این است که در دفتر مشق در هر صفحه ای که مفردات برای تمرین نوشته شده شماره صفحه مربوط به آن صفحه در قسمت اول کتاب بالای همان صفحه نوشته شده و هر کس می تواند با مراجعه به بخش اول کتاب توضیحات مربوط به آن حرف را بخواند و در بخش آخر کتاب هم تمرین سطر نویسی و مشق نویسی را داشته باشد .
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید