* چه فرقی بین جوهر و مرکب است؟
- در هنر موادی که استفاده می شود باید پایا باشد برای خریدار اثر و کلکسیونرها پایا بودن اثر خیلی مهم است و اینکه بعد از مدتی رنگ آن نپرد و از ارزش ظاهری آن کم شود .و کارهای هنری که با قیمت بالا قیمت گذاری می شوند اول از نظر کیفیت مواد بررسی می شوند مواد اولیه کار در خوشنویسی خیلی مهم است . در خوشنویسی چون ما با مواد رقیق سروکار داریم ثابت شده که جوهرها پایا نیستند و بر اثر تابش نور رنگ خود را از دست می دهند ومرکب هایی که از دوده طبیعی درست می شود مثل دوده برنج و یا دوده نفت ، پایاترهستند وحق براین است که هنرمند باید با آنها بنویسد که بعداز 10سال نگویند خط فلان خوشنویس بعد از چند سال رنگش می پرد که این هم ضرر اقتصادی دارد و هم هثر هنری اش کمرنگ می شود . به عنوان مثال که با مرکب های اصیل نوشته شده بعد چند صد سال هنوز درخشش خود را دارد. رنگهای طیف قرمز دوام کمتری دارند و زود رنگشان می پرد و به دوستان توصیه می کنم کار های جدی شان را مطلقاً با رنگ قرمز ننویسند و یا ترکیبات رنگی که در ان رنگ قرمز غالب است مثل بنفش . رنگ قهوه ای پایاست و چند صد سال دوام دارد .بنابراین مواد خیلی مهم است که رنگ پایا باشد و اثر هنری در طول زمان از بین نرود.
(اثر زیر از کتاب جدید و هنوز منتشر نشده استاد بختیاری به نام بنمای رخ )
* در نوشته های کتیبه و درشت چگونه اینطور رد قلم در کارتان نمایان می شود ؟و آیا شما درمرکبتان تغییر ایجاد می کنید؟
- من به آن صورت مرکب را دستکاری نمی کنم .من روی قلم درشت شاید چند روز کار می کنم که درست شود و اماده نوشتن شود و با سایش بیش از اندازه قلم روی تمام سطوحی که می تواند آن را صیقلی کند تمام ذراتی که می تواند روی کاغذ خط بیندازد را از بین می برم . برای قلم درشت مرکب قهوه ای بهتر است تا مشکی و سایه روشنی که می دهد انوار مختلفی دارد ، در مرکب مشکی سایه اش خاکستری و سفید و مشکی است ولی در مرکب قهوه ای این تنوع رنگ را می بینیم
من کاری که روی مرکب قهوه ای انجام می دهم اینست که (حتی روی مرکب های خیلی معمولی) ابتدا آن را تبخیر می کنم و بعد با آب مقطر آن را رقیق میکنم و به تدریج که رقیق می کنم بارها آن را صلایه می دهم و بعد از آن چندین بار ان را صاف می کنم تا تمام دانه های اضافه اش حذف بشود و بعد که صافی آن به حد دلخواهم رسید میزان غلظت آنرا با اب مقطر به تناسب مورد نظر می رسانم بعد در یک لیتر مرکب 6 الی 7 قطره گلیسرین می ریزم البته این گلیسرین در روانی مرکب هیچ تأثیری ندارد و چون مرکب قهوه ای وقتی حجمش روی کاغذ زیاد می شود ترک می خورد گلیسرین فقط باعث این می شود که مرکب ترک نخورد در مرکب قهوه ای اگر کاغذ گلاسه باشدبعد از خشک شدن اگر روی آن دست کشیده شدو می ریزدو در صاف نویسی و رانش قلم هیچ تأثیری نداردو اگر گلیسرین زیاد شود که باعث می شود مرکب اصلا کشش نداشته باشد و اگر هم کم باشد تأثیری ندارد. مرکب قهوه ای به اینکار نیاز دارد چون هنگام نوشتن با قلم درشت باید مرکب بیشتری را به قلم گرفت تا بتوان کلمه را با ان نوشت و در اول حرف مرکب زیادی جمع می شود و اگر این کار نشود بعد از خشک شدن سریع ترک می خورد ، مرکب باید زیاد صلایه بخورد که در سرعت بالا که دست حرکت می کند جا نماند.
صلایه دادن چندین روش دارد: به عنوان مثال من اگر یک لیتر مرکب داشته باشم چندین بار و به مدت زیاد انرا در مولینکس هم می زنم یا اینکه آن را در هاون هم بزنیم تا دانه های ریز آن خرد شود و از بین برود . در حجم مرکب هم مولینکس سخت است ولی در حجم زیاد می شود این کار را کرد . من فکر می کنم اگر یک روز روی آن کار شود تمام ذرات آن از بین برود و در صورت یک جا ماندن هم مشکل پیدا نمی کند ، من خودم مرکبی دارم در حدود یک لیتر ، چند روز پیش که آن را دید با اینکه حدود 6 سال است که یک جا قرار گرفته ولی هیچ تغییری نکرده و ذره ای هم ته نشین نشده .
* چرا بزرگان خوشنویسی از آموزش صرفنظر می کنند؟
- من اعتقاد دارم هنرمندی که کار هنری انجام می دهد نباید تدریس کند وبزرگترین آموزشش باید تولید هنرباشد واکثر هنرمندان موفق هیچ کدام معلم نبوده اند و فقط کار کرده اند و از طریق کارشان به دیگران یاد داده اند . من عاشق این کار بوده ام و حدود14 سال در دانشگاه و انجمن عاشقانه تریس کردم ولی گاهی اوقات تدریس وقت گیر است . من ترجیح می دهم که وقتم را برای تولید هنر بگذارم ،گاهی اوقات اعتقادم اینست که هنرجو اگر علاقمند باشد حتی نیاز نیست که استاد را از نزدیک ببیند و خودش می تواند دریافت کند اگر روش اموزش درست باشد آموزش غیر مستقیم خیلی مؤثرتر از دیدن مستقیم معلم است . افرادی هستند که روزی ده بار معلمشان را می بینند ولی پیشرفت نمی کنند چون درون مایه خودشان که همان شکافتن اجزای هنری است انجام نمی دهند .اگر یک تابلوی خوبی جلوی چشم باشد چه نقاشی و چه خوشنویسی بهترین اموزگار است اگر طرف خواهنده باشد من خودم آموزش مستقیم را شاید مجموعاً فقط 10 جلسه دیده باشم دوره های متوسط و خوش و عالی را من مجموعاً4 جلسه کلاس رفتم و دوره ممتاز را که حدود 2 ماه خدمت استاد امیر خانی رفتم مجموعاً 7 جلسه شد ولی در این یکسال به خاطرتمرین زیاد و جستجوی شخصی خودم به اندازه 10 سال پیشرفت کردم نه اینکه استعدادم زیاد بود روش کارم درست بود یعنی خط را می شناختم و اجزا و زوایای خط را تحلیل می کردم بعد تمرین می کردم یعنی یک ساعت با مداد خط را تجزیه و تحلیل می کردم و بعد قلم دست می گرفتم ولی دوستانما این کار را نمی کنند ولی من خیلی اعتقاد به آموزش مستقیم ندارم و همیشه حرفم اینست که هنرمندی که می تواند در عرصه حرفه ای فعال باشدو بتواند خود را به مراحل بالا برساند نباید آموزش بدهد چون از طریق ارائه اثارش آموزش می دهد ولی اینکه رخ به رخ وقت بگذارد خیلی جالب نیست
* از نظر شما در خوشنویسی تند نویسی بهتر است یا آهسته نویسی ؟(زیرا بعضی اعتقاد به تند نویسی و برخی به کند نویسی دارند).
- یکی از وجوه خاص خط نستعلیق موسیقی نهفته در آن است و سایه روشن موجود در خط ، موسیقی آن است به عنوان مثال شما یک حرف ی را به صورت سایه روشن بنویسید و کنار آن همان حرف را بصورت کاملا سیاد بگذارید و ببینید کدامیک جذاب تر است و این قابل مقایسه نیست و قطعا سایه روشن بهتر است زیرا روح دارد و یک انرژی خاص به بیننده منتقل می کند و یک خلوص را در کار می بینید چون هر اثر هنری با ید این خواص را داشته باشد : تحیر و تفکر.خط وقتی صاف نوشته شود هم وجه موسیقیایی را دارد و هم تحیر در بیننده ایجاد می کند که وجه تکنیکی کار را ایجاد می کند ما در کند نویسی کار ساده ای کرده ایم حتی می توان به صورت دو خط نوشت و سپس داخل آنرا پر کرد بدون اینکه ذره ای کار خراب شود ولی خط آن زیبایی را ندارد و تکلف در خط مشاهده می شود ولی در سریع نویسی هنرمند باید بداهه نویسی کند بنابراین باید تمام انرژی خود را برای نوشتن خط بکذارد وبتواند یک کلمه سخت را سریع اجرا کند و البته نه سریع شلخته بلکه باید سرعت دست کاملا کنترل شده باشد . به اعتقاد من وقتی خط صاف نوشته می شود هم آن موسیقی را دارد و هم در بیننده ایجاد تحیر می کند. و من شرح مفصل این موضوع را در مقدمه کتاب شور مستی نوشته ام .شکل کند نویسی را من نمی گویم بد است و لی با خلوص قطعی خوشنویسی خیلی فاصله دارد
* نظر شما درباره رایانه ای شدن خوشنویسی چیست؟
- یکی از توفیقات خوشنویسی معاصر ما ایجاد خطوط کامپیوتری است بواسطه اینکه کمک کرد به بالا رفتن سطح ذوق و زیبایی شناسی عامه مردم . قبل از اینکه این خطوط کامپوتری ایجاد شود در خیابانها و سر در مغازه ها و مکتوبات خط خوبی را نمی دیدیم و اصلا خوشنویسی نمی شد و اگر هم خوشنویسی میشد با خط خیلی بدی نوشته می شد ولی الان تابلوها را که نگاه کنیم همه با خطهای خوب نوشته شده و به هر حال در90 درصد از مکتوبات ما از خطوط کامپیوتری استفاده می شود و تأثیر مثبت و خوبی در ذوق و حس زیبایی شناسی مردم گذاشته و من این امر را یک امر بسیار درخشان می دانم و تبریک می گویم به کسانی که در این راه زحمت کشیده اند و از ایشان سپاس دارم. ولی اینها یک وجه کاربردی است و وجه خوشنویسی جایگاه خودش را دارد. از کسانی که من اطلاع دارم که دراین زمینه فعالیت کرده اند یکی استاد فلسفی هستند و یکی هم استاد اخوین که از اهر دو ایشان تشکر می کنم.
* چرا بعد از 400 سال باز خیلی ها شیفته خط میر عماد و یا در خط شکسته امثال سید گلستانه هستند
در حالی که بسیاری از اساتید معاصر زیبا تر می نویسند دلیل آن چیست ؟
- من این را بارها در هر جایی که پیش امده گفته ام حتی در مصاحبه ای که درتلویزیون با استاد امیرخانی داشتم عرض کردم و ایشان هم تایید کردند ، خط نستعلیق نسبت به زمان میر عماد از نظر تنظیم و شاکله تناسبی اش پیشرفت بسیاری داشتهو معاصرین ما به مراتب زیبا تر از ان می نویسند و این مدیون سی چهل سال فعالیت انجمن خوشنویسان است . استاد اجل میرعماد دلیل ارج و قربش اینست که در آن دوره خط را به درجه فوق العاده ای رساند و کار را سخت کردند و هنر استا دمیرعماد در ریاضیات خطش است و در تنظیم کلمات . دوره نقص خوشنویسی معصر ما تنظیم کلمات است و هنر بزرگ میرعماد تنظیم درست است در چیدمان حروف کنار یکدیگر.من در سخنرانی که در موزه هنرهای معاصر داشتم 14 خط به صورت چلیپا از یک شعر از میرعماد را از سال 991 تا 1023 پیدا کردم و به ترتیب نشان دادم و سیر تکوینی تنظیم خط میر عماد د رچلیپا سازی را شرح دادم و آنجا معلوم شد که میر عماد هنر اصلی اش در تنظیم کلمات است و شکل کلمات را به یک حالت جواهر نشان رسانده بود ولی باید باور داشته باشیم که بعضی اتصالات زیبا نیست و ما دوست نداریم ولی ارزش ان را خلع نمی کند و جلوه خط میر عماد را کم نمی کند ، چون 4100 سال از ان گذشته ما اگر بگوییم همان بهتر است پس 400 سال حیات خوشنویسی را باطل کرده ایم ما باید باور داشته باشیم که میرزا غلامرضا برای خودش بوده و دیگران هم بوده اند و زحمت کشیده اند و اگر بگوییم نه تمام زحمات این چند ساله انجمن خوشنویسان را نادیده گرفته ایم نه به خاطر نادیده گرفتن زحمت ها بلکه به این خاطر که کار شده و پیشرفت شده اما مشکلی در درون جامعه ما است که ما وقتی بخواهیم معاصرین را رد کنیم قدیمی ها را بزرگ می کنیم ، اینها بزرگ هستند و جایگاهشان محفوظ ولی خیلی وقت ها عارضه ای هست که برای تخریب معاصرین درگذشتگان را بزرگ می کنیم و در مورد خوشنویسی خط میر عماد هم همین شده .برای اینکه در مقابل ناخودآگاهی ها جا ماندند احساس کردند که بعضی از خطوط خوشنویسان معاصردست نیافتنی است و برای اینکه فرد بتواند محفلی پیدا کند برگشت به عقب می کند ومن این را بازگشت به عقب می نامم . ممکن است که شیوه هایی که الان رایج هستند مشکلاتی داشته باشند اما ما باید یک گام به جلو برداریم ونه به خاطر پرهیز از این معاصرت به عقب برگردیم این یک عارضه است که فکر می کنم کوتاه مدت است و سپری خواهد شد و ایرادی نمی توانم بگیرم بالاخره هر کس در سبک خودش کار می کندچه هنری چه سیاسی و چه رفتاری.
* آیا خوشنویسی قابلیت دانشگاهی شدن را دارد؟
- صد البته ، ارزش خوشنویسی از خیلی از هنرها بالاتر است و در هیچ کدام از هنرها نسبت طلایی وجود ندارد و این همه پیچیدگی و این همه ذوق و زیبایی شناسی درونشان نیست . مقدمه کتاب شور مستی من عنوانش هست خط نستعلیق جلوه ناب هنر آبستره یعنی آن چیزی که اروپایی ها چند صد سال دنبالش گشتند تا به هنر آبستره برسند ما در 500 ، 600 سال پیش در هنر آبستره بودیم بنابراین اولین هنری که باید دانشگاهی می شده خط بوده حال بی سیاستی ، کم کاری و یا نگاه درست به خوشنویسی نداشتن باعث شده که خوشنویسی از از نظر نگاه اکادمیک کمی محجور بماند ودر موزه هنرهای ملی ایران خط نیست و این ناشی از کم کاری ما خوشنویس هاست و در موزه هنرهای ملی ایران همه نوع هنری هست بجز خط . در یک دوره ای خوشنویس ها محجور بودند و در گوشه ای خلوت کارهای خدماتی می کردند ولی دیگر هنرها به دلایلی گوی سبقت را ربودند البته آنها هم حق دارند و نه اینکه آنها کنار بروند تا ما جلو برویم بلکه خوشنویسی هم باید کنارشان باشد
* شما آینده خوشنویسی این کشور را چگونه پیش بینی می کنید؟
- فوق العاده است بواسطه اینکه انرژی های زیادی داریم و خیلی از افراد هستند که گرافیک می خوانند و با دید بازتری به خوشنویسی روی می اورند و ظرفیت خوشنویسی را بیشتر درک می کنند ولی باید کوشش بر این باشد که کاریکاتورخط ارائه ندهند یعنی خوشنویسی را در ک کنند و لمس کنند و کار کنند و در بستر حفظ و رعایت قواعد زیبایی شناسی خط نستعلیق پیش بروند نه اینکه چیزهای کاریکاتور گونه بکشند و اسمش را خوشنویسی بگذارند که اصلا ربطی به خوشنویسی ندارد که آن یک کار گرافیکی است و ارزش خودش را دارد ولی ربطی به خوشنویسی ندارد مثل اینکه کسی فریاد بزند و بگوید که دارم آواز می خوانم ویا جیغ بکشد و بگوید که دارم آواز می خوانم آن جیغ هم ارزش خودش را دارد ولی آواز نیست به عنوان مثال در موسیقی متال همه جیغ می کشند وبه هر حال یک نوع موسیقی است ولی موسیقی پایایی نیست و لحظه ای است که ما به ان زیبایی شناسی رادیکال می گوییم بنابراین اگر بخواهیم خوشنویسی آینده درخشانی در پیش داشته باشد که حتما هم دارد به این دو نکته باید توجه کنیم اول : حفظ ارزش های زیبایی شناسی خط و دوم : استفاده از ابزار های مختلف و ترکیبات متنوع و جستجو برای تغییر در ترکیب و چیدمان کلمات و نه در شکل حروف به عنوان مثال ادبیات مدرن این نیست که کلمات را دگرگون کرده باشد بلکه چیدمان آن را تغییر داده مثلا من را ننوشته نم ، بلکه فرم قرار گیری کلمات را در کنار یکدیگر تغییر داده در شعر نو هم همینطور خود کلمه را تغییر نداده بلکه چیدمان کلمات کنار یکدیگر تغییر کرده و شعر نو را بوجود اورده است.
* سوالی که یکی از دوستان پرسیده اند : آیا خط روی جلد آلبوم آسمان عشق استاد شجریان خط شما است ؟ رابطه شما با موسیقی چگونه است؟
- بله سال 70 یا 71 این خط را نوشتم . شاید اگر بگویم علاقمند ترین انسان به موسیقی روی زمین من هستم دروغ نگفتم . من شیفته موسیقی هستم و نه فقط موسیقی ایران بلکه تمام موسیقی های فاخر همه ملل. واگرکه می گویم علاقمند ترین آدم هستم می خواهم میزان علاقه ام را نشان بدهم ، من شیفته موسیقی هستم و تا حدودی هم شناخت دارم و ردیف های آواز را کار کردم نزد استاد قاسم پور ولی دلیل نمی شود خوش آواز باشم ولی علاقمند هستم و مختصری کار می کنم.
* شما به ورزش و یا رشته خاصی از ورزش علاقمند هستید؟
- در دوران جوانی ده گانه دومیدانی کار می کردم بعد از چند سال به وزنه برداری روی آوردم و حدود 6 سال وزنه برداری کار میکردم و به خاطر صدمه ای که به دستم وارد شده بالاجبار ورزش قهرمانی را کنار گذاشتم و در وزنه برداری رتبه ملی دارم و عاشق ورزش هستم و همه اخبار هنری را در هر رشته ای پیگیری می کنم البته اسکی را هم دوست دارم با اینکه در اسکی پایم شکست ولی رشته اصلی و مورد علاقه ام وزنه برداری است. در حال حاضر هم فوتبال و تنیس بازی می کنم .
* در پایان اگر پیام و یا صحبت خاصی به مناسبت سال جدید(نوروز 89)دارید برای ما بفرمائید؟
- به قول شاعر:
بهار آمد بیا تا داد عمر رفته بستانیم به پای سرو گل سر و دستـی بر افشـانیم
شرار ارغوان واخیز خون نازنیان است سمندر وار جانها برسر این شعله بنشانیم
بهار دوره زایش است و زایش هستی را یاد آور می شود و اگر این ناگه به کار هنری ما منتقل شود وهمیشه احساس کنیم که در حال خلق هنر هستیم یک روند صعودی شخصیتی و هنری رو به رشدی خواهد بود.
و توصیه من به دوستانم اینست که در هر کار هنری که انجام می دهند حتی یک کار 5 دقیقه ای کوشش کنند که کارشان نسبت به کار قبلی شان بهتر باشد و اگر با این روحیه کار کنن قطعاً سیر صعودی خیلی خیلی مشهودی در کارشان بوجود می آید و برای تفریح کارهنری نکنند ومسئولانه و با احترام به وقت خوشان کار کنند و اگر این روحیه جاری شود یک استعداد متوسط هم می تواند به قله های موفقیت دست یابد.
* ممنون و متشکر ازاینکه وقت شریفتان را دراختیار ما قرار دادید
- خواهش می کنم من هم خیلی خوشحال شدم از آشنایی با شما و از منش و دانش و مهربانی شما . امیدوارم که همیشه موفق باشید و جامعه هنری به شما نیاز منداست که هم هنرمندید و هم اینکه دست به کار ارتباطات زدید برای معرفی آثار هنری و هنرمندان و این قبیل که نیاز جامعه امروز ماست و اینکه اطلاعات و ارتباطات یه جورایی هنر هشتم است و انشالله در هنر هشتم حمایت کنیم هنرهای هفتگانه را
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید